چگونه عاشق می شویم
آیا برایتان اتفاق افتاده است که به دنبال همسری مسئول و جا افتاده باشید و بعد ببینید که شخصی غیر مسئول و غیر قابل اتکا را یافته اید که شما را مرتبا دیوانه می کند؟
آیا تا به حال به خود گفته اید که خواستار رابطه ای دراز مدت و بدنبال کسی هستید که به شما پایبند باشد، اما عاشق کسی شوید که در دسترس تان نباشد و توانایی تعهد دادن به شما را نیز نداشته باشد؟
آیا تا به حال اندیشیده اید که چرا و چگونه چنین افرادی را انتخاب کردید؟
ما می پنداریم که می دانیم از همسرمان چه میخواهیم. ما به دنبال ویژگی های منفی و ناسالم نیستیم. ویژگی های مثبت و ارزنده می خواهیم بنابراین وقتی خود را با فردی که با ایده آل های ما متفاوت است و چندان هم فوق العاده بنظر نمی آید می یابیم، ناامید می شویم.
مطمئنم که هر یک از شما بدنبال صفات و ویژگیهای خاصی در همسر آینده تان می باشید. حتی ممکن است که لیستی از خصوصیات و ویژگی های دلخواهتان را نیز ترتیب داده باشید. اگر می خواستید به یکی از بستگان یا دوستان خود بسپارید که چنانچه اگر کسی را با مشخصات مطلوبتان سراغ داشته و می شناسند به شما معرفی کنند، احتمالا چنین لیستی را راجع به همسر ایده التان به آنها نشان میدادید:
لبست ویژگیهای مطلوب:
جذاب
حساس
مهربان
از لحاظ روحی باز
توانائی بیان احساسات
عدم ترس از صمیمیت
شغل موفق
عدم اعتیاد به کار
شوخ طبعی
احساس دوست داشتنی بودن، به من بدهد.
سالم و وفادار
پایبندی به ازدواج و خانواده.
حقیقت امر اینست که اگر مجبور بودید. این لیست را با افرادی که عملا پیدا کردید مطابقت دهید، لیست ویژگیهای مطلوب شما، به توصیف های طنزآمیز زیر بدل می شد:
خود شیفته: بازنده ای تخریب شده که استعدادهای بالقوه زیادی داشته ولی با آنها کاری صورت نمی دهد. ترجیحا ناپخته و غیرمسئول بوده و تنبل نیز باشد. ناتوانی جنسی یک امتیاز محسوب میشود. هیچ مهارت یا سابقه موفقیتی از شما انتظار نمی رود. اگر بدنبال کسی می گردید که به او قولهای توخالی بدهید و دیگران را به خاطر شکست هایتان سرزنش کنید، آنگاه می توانید به من پیشنهاد ازدواج بدهید. توجه: به مردان شاغل، جواب مثبت داده نخواهد شد.
آیا متأهل بوده و یا نامزد دارید، ولی پایبند هیچکدام نیستید؟ اگر چنین است، پس من آن زنی هستم که بدنبالش میگردید. من بدنبال شوهری غیرقابل دسترس برای ازدواجی طولانی، دردناک و مایوس کننده هستم. هیچ وقت انرژی خاصی لازم نیست. من تمام کارها را انجام می دهم. روز یا شب تماس بگیرید. من منتظر شما هستم. اگر دوست دارید دروغ بگویید، مرا دنبال خود بکشانید و در ضمن به غیر از خودتان به چیز دیگری فکر نمی کنید آنگاه شما آن گمشده ی من هستید.
واضح است که هرگز هیچیک از ما چنین توصیفهای احمقانه ای از همسر ایده آل، خود نمی نویسیم و روابطی از نوع بالا را قبول نیز نمی کنیم. با این وجود کسانی را برای ازدواج انتخاب می کنیم که با توصیفهای فوق همخوانی دارند.
انتخاب هایتان را در جدولی ثبت کنید
هدف از تمرین زبر اینست که دید بهتری نسبت به روابطتان به شما بدهد. این تمرین را بمدت چندین سال در سمینارهای خود بکار بردم و همواره مفید واقع شده است. توجه: این یکی از مهمترین تمرین های این کتاب است. لطفا دستورالعمل ها را با دقت بخوانید. برای پر کردن هر قسمت، وقت کافی در نظر بگیرید.
تمرین به این صورت انجام می شود:
مرحله (۱) روی یک تکه کاغذ سفید، لیستی از تمامی اشخاصی که به آنها علاقمند شده اید، تهیه کنید. شخصی را که در حال حاضر نیز به او علاقمند هستید منظور کنید. بخاطر داشته باشید هر کس که از لحاظ روحی به او وابسته بودید را نیز حتما منظور کنید. در مقابل هر اسم فضای خالی در نظر بگیرید. بطوری که بعدا برای نوشتن ، جا داشته باشید. اگر فقط یک نفر را در زندگیتان داشته اید فقط اسم آن یک نفر را بنویسید.
مرحله (۲): زیر اسم هر شخص، لیستی از منفی ترین ویژگی های شخصیتی او را ترتیب دهید. منظور، آن قسمت از شخصیت آنان است که بیش از بقیه از آن متنفر بودید. از نوشتن جملات کامل خودداری کنید، بلکه ویژگی شخصیتی او را در قالب یک یا دو کلمه، جمع بندی کنید. به طور مثال: همسر ماری، در تمام طول زندگی چهارساله شان، مرتبا شغلش را از دست می داد. پس او چنین مینویسید: بیکار. ویژگی های مثبت را در این لیست وارد نکنید.
مرحله (۳): وقتی که این قسمت را انجام دادید، دوباره لیست تان را بخوانید. این بار کلماتی که چند بار تکرار شده اند را مشخص کنید.
مرحله (۴): از کلمات و ویژگی های شخصیتی ای که بیش از یکبار بکار رفته اند و همچنین از آنهایی که بنظرتان مهم می آیند، «لیستی خلاصه» تهیه کنید.
مرحله (۵): روی لیست خلاصه و لیست های قبلی، فکر کنید و از خودتان این سؤالات را بپرسید:
• آیا الگوهای خاصی در روابطم به چشم می خورند که باید از آنها بر حذر باشم؟
• آیا در روابطم با گذشت زمان، روند خاصی دیده می شود؟ آیا انتخاب هایم مرتبا بهتر شده و یا بدتر و بدتر میگردند؟ آیا روابطم بهتر شده و ناگهان دوباره به مانند گذشته، بد و خراب می شوند؟
• آیا تهبه لیست نکات شخصیتی بعضی از بعضی دیگر ساده تر است.
• آیا کسانی که در حال حاضر به آنها علاقمند هستم، به طرز محسوسی از اشخاص قبل متفاوت هستند: بهتر، بدتر، یا دقیقا مثل قبل؟
چیزی را می یابید که جستجو می کنید.
معتقدم که چیز را پس می گیریم که از خودمان صادر می کنیم و اینکه ضمیر ناخودآگاه ما، احتياجات خاصی دارد و براساس همین احتیاجات است که اشخاص خاصی را در زندگیمان، انتخاب می کنیم . مؤثرترین روش برای درک این موضوع که ضمیر ناخودآگاه ما بدنبال چه نوع خاصی از افراد است، اینست که توصیف طنزآمیز آنها را بنویسیم. شما عملا اجزای سازنده لازم برای این کار را در لیست خلاصه انتخاب های عشقيتان، در دسترس دارید.
به این ترتیب که: توصیف طنزآمیزتان را براساس ویژگی هایی که در لیست خلاصه تان آمده، بنویسید. سعی کنید این توصیف را تا حد ممکن رک و طنز آمیز بنویسید. حتی می توانید انتخاب هایتان را مسخره کنید. در واقع هرچه اینچنین توصیفی ذراماتیک ، وحشتناک و تکان دهند تر باشد در رهایی شما از الگو منفی و مخرب موثرتر خواهد بود.
درک برنامه ریزی احساسیتان
آیا هیچ اندیشیده اید که:
• به رابطه با کسانی ادامه داده اید که میدانستید برایتان مناسب نیستند؟
• چرا همیشه و بکرات به نوع خاصی از افراد، علاقمند می شوید؟
• اشخاص مورد علاقه تان، ویژگیهایی دارند که نمی پسندید؟
ضرب المثلی است که می گوید: «اگر من با هوش بودم، پس چرا سر از یک رابطه احمقانه مثل این، سر در آوردم؟» پاسخ این سؤال در درک دلائل انتخابهایتان می باشد.
آنگاه که دلایل انتخابهایتان را درک کنید، قادر خواهید بود که انتخابی نو و بهتر داشته باشید.
همانطور که قبلا گفتم، افرادی که انتخاب میکنید، هرگز نه از روی تصادف و نه به دلیل بدشانسی، بلکه به خاطر برنامه ریزی احساسی شما میباشند. برنامه ریزی احساسی شما مجموعه ای از تصمیمات و باروهائی است که در کودکی درباره خود، دیگران و دنیای اطرافتان، به طور عموم داشتید. هر روزه تجربیاتی گردآوری می کنید. هریک از این تجربیات سبب می شوند که تصمیماتی راجع به خود، مردم و زندگیتان بگیرید. به طرز مشابهی که یک کامپیوتر را با اطلاعاتی پایه ای برنامه ریزی می کنید، ذهن خود را نیز با باورهایتان برنامه ریزی می کنید. این برنامه ریزی تعیین میکند باقی عمرتان را چگونه بیاندیشید و چگونه رفتار کنید.
به عبارت دیگر، تجارب زندگی شما باعث می شوند که تصمیمات بخصوصی راجع به خود، اتخاذ کنید. مجموعه ای از این تصمیمات،برنامه ریزی احساسی شما محسوب می شود که این به نوبه خود، انتخاب های احساسی شما را در بزرگسالی رقم می زند.
تجربه های زندگی > تصمیمات >
برنامه ریزی احساسی > انتخاب های عشقی
چیز دیگری که باید از آن آگاه باشید، اینست که قسمت اعظم این برنامه ریزی احساسی، هنگامی که خیلی کوچک بودید، اتفاق می افتاده است. روانشناسان تخمین می زنند که:
-از زمان تولد تا سن پنج سالگی، ۵۰٪ از برنامه ریزی احساسيتان را دریافت میکنید.
– بین پنج تا هشت سالگی، ۳۰٪ برنامه ریزی احساسیتان را دریافت میکنید. این به این معنا است که از لحاظ روانی تا سن هشت سالگی، حدود ۸۰٪ برنامه ریزی احساسيتان انجام پذیرفته است. به عبارت دیگر ۸۰٪ از تصمیم گیری هایتان راجع به خود و دیگران، قبلا اتفاق افتاده اند.
– بین هشت و هیجده سالگی، ۱۵٪ دیگر از باقیمانده برنامه ریزی احساسيتان را دریافت میکنید. بنابراین وقتی هیجده ساله هستید، ۹۵٪ برنامه ریزی شده اید. از این زمان به بعد فقط ۵٪ برنامه ریزی احساسی شما باقی مانده است. ممکن است این ۵٪ رقم قابل ملاحظه ای بنظر نیاید، ولی من از طریق همین ۵٪ است که به دیگران کمک میکنم تا زندگیشان را تغییر دهند. این امیدوارکننده است که شما با استفاده از این ۵% می توانید ۹۵٪ دیگر را درک کرده و سپس تغییر دهید.
احتمالا تاکنون فهمیده اید که چگونه ذهن ناخودآگاهتان که تا ۹۵٪ برنامه ریزی شده، مسئول انتخابهای ضعیف شما می باشد. هرچند که ۵٪ ذهن شما که خود آگاه است، در جستجوی همسری فوق العاده باشد که بی شائبه عشق بورزد و با شما خوش رفتار باشد.
همین که دلیل رفتارهایتان را درک کنید، قادر خواهید بود که رفتار خود را برای همیشه تغییر دهید.
برنامه ریزی احساسی ناخودآگاه شما، مسئول بسیاری از دردهایی است که در زندگی عشقيتان تجربه میکنید.
مرکز مشاوره دیدار ( بالاتر از میدان ولیعصر، نرسیده به خیابان فاطمی،ساختمان پرستو، 88893258)
http://t.me/clinicdeedar
www.clinicdeedar.com