نیازهای روانی فرزند من چیست؟
گرفتاری بزرگ انسانها که نتیجه اش ناسازگاری، طلاق، خودکشی، اعتیاد،بزهکاری، بحرانهای عصبی و روانی است، در موارد غیر حضوری و در بیشتر موارد ناشی از از کمبودها و برآورده نشدن نیازهای روانی می باشد. مساله ی مهم این است که بدانیم انسانها زنده می مانند ولی زندگی نمی کنند. حتما می دانید که بین زنده و زندگی کردن تفاوت است. هر کس که تغذیه کند، رشد کند، تولید مثل کند و به محرک پاسخ دهد زنده است اما شاید زندگی نکند. برای زندگی کردن باید نیازهای روانی و اجتماعی گدشته از نیازهای زیستی برآورده شوند. اغلب منحرفین، ولگردها، معتادان، بیماران روانی و زندانیان زنده اند ولی زندگی نمی کنند. اگر بخواهیم خیلی فشرده به نیازهای روانی اشاره کنیم نیاز به برخورداری از احساس چهار ” م ” را یادآور می شویم 1- احساس مفید بودن 2- احساس محبوب بودن 3- احساس مطرح بودن 4- احساس مهم بودن. پس هرچه بیشتر پدر و مادر این چهار را به فرزندان خود انتقال دهند،بیشتر باتری روانی او را شارژ کرده اند و اگر در گفتار و کردار این را نشان ندهند باتری روانی او را تخلیه می کنند. پس یک خانواده آگاه مانند یک شارژر خوب عمل می کند. حال اگر بخواهیم نتیجه احساس روانی به دست آمده از شنیدن آرزوهای خوب یا بد برای خودمان از دیدگاه روانشناسی بررسی کنیم، شاید به همین نتیجه برسیم. هر رفتار و گفتاری در افراد گوناگون احساس مثبت یا منفی متفاوتی را برمی انگیزد که یا موجب برآورده شدن نیازی روانی شده و باتری روانی او را شارژ می کند و یا سبب تخلیه ی آن می شود. پس سخنانی همچون: خسته نباشی و یا تبریک، شاد باش، بیان مستقیم احساسات مثبت نسبت به افراد، احوال پرسی های تلفنی و یا فرستادن کارت عید، گرفتن کادو، آوردن سوغاتی، صدا کردن اسم کوچک دانش آموزان از سوی معلمان همه سود بخش است و برعکس نامیدن فرد با ویژگی های منفی و صفات بد، بی توجهی و توهین خواهد بود. از این رو پیوسته به خانواده ها هشدار داده می شود که بیشتر چاه های زمینی را می شناسند که دو نوعند: یا نیمه عمیق اند و یا عمیق. گروه کمتری به ویژه آنها که با هواپیما بسیار پرواز کرده اند با واژه چاه های هوایی نیز آشنا شده اند و گروه بسیار اندکی شاید ” چاه های اجتماعی” را بشناسند که اگر از دو نوع پیشین خطرناکتر نباشند، کم خطرتر نخواهد بود. راه های ایمن سازی فرزندانتان در برابر چاه های وحشتناک:
1- مسایل خانوادگی تان را حل کنید. تا هنگامیکه بین پدر و مادر، تفاهم، همبستگی، یکپارچگی، همدلی، احترام و دوستی وجود نداشته باشد امکان سقوط فرزندانشان در این چاه ها بسیار است. در اینجا لازم است که با تعریفی متفاوتی از تفاهم آشنا شویم: ” تفاهم یعنی: شناخت و پذیرش تفاوت ها”
2- ” خودشناسی ” منظم زیر نظر متخصص، برای شناخت و برطرف سازی ایرادهای رفتاری خود. بی تردید همه ی ما مشکلات تربیتی داریم چون کسانی که ما را بزرگ کرده اند بی آنکه گناهی داشته باشند از تربیت چیز زیادی نمی دانستند.
3- مطالعه برای افزایش آگاهی و اطلاعات برای برخورداری کارآمد تا پی ببریم فرزندانمان از لحاظ نیازهای روانی به موارد زیر نیاز دارند:
3-1- نیاز به هویت که دربرگیرنده ی هویت جنسی، هویت خانوادگی، هویت اجتماعی، هویت فرهنگی و ملی می باشد.
3-2- نیاز به امنیت که دربر گیرنده امنیت جانی، خانوادگی، مالی، اجتماعی، سیاسی، ملی و امنیت شغلی است که در صورت عدم دستیابی به مورد نخست شخص دچار بحران هویت می شود و در مورد دوم دچار احساس ناامنی که هر دو موجب آسیب زایی شدید می شوند. افزون بر اینها باید بدانیم که با یک نگاه گرم و مهربان می توانیم انرژی مثبت و با چپ چپ نگاه کردن انرژی منفی را به دیگران انتقال دهیم. همینطور ما با لمس پوست یکدیگر می توانیم چهار احساس امنیت، اطمینان، پذیرش و دوستی را به انتقال دهیم. ما در فرهنگی بزرگ شده ایم که به ما گفته اند: با زبان خوش می توان مار را از سوراخ بیرون آورد. معنی اش این است که نیاکان ما دریافته بودند که می توان با بگارگیری واژه هایی مناسب و امیدبخش به لحاظ روانی و آرایش هنرمندانه ی جملات خیلی کارهای ناشدنی را امکان پذیر و شدنی نمود. پس سعی کنیم درست ارتباط برقرار کردن را با تزیین و آرایش جملات موثر بیاموزیم.
مرکز مشاوره دیدار 02188893258 / www.clinicdeedar.com
http://t.me/clinicdeedar