تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم. به نظر من اظهار عشق نوعی تشریفات محض بود. نمی دونستم چطور باید شروع کنیم؟ پیش خودم گفتم چطوره به آدامس تعارف کنم؟ نه، نه، این خیلی بی کلاس بازی بوده یا با ” هی عزیزم” شروع می کردم؟ نه این لفظ برای آغاز مکالمه با فردی که میخواست عروس آینده بشه خیلی مبدل بود ” دوست دارم د. عاشفتم چطور؟ فکر کرده، نه نه واسه این حرفا هم هنوز خیلی زوده؛ شاید هم بهتر بود بگم مادر بچه هام میشی نه به هیچ وجه جای گفتن این حرف نبود، پس بیخیال شدم. هیچی نگفتم. درسته. هیچ چی، گرفتم نشستم اونجا و هیچ کاری انجام ندادم، چند ایستگاه بعد، اتوبوس به مقصد اون رسید و او پیاده شد و من دیگر هیچ وقت ندیدمش.
بیشتر روابط چطور شروع می شوند؟
نحوه آشنایی بیشتر ما تصادفی است در حالی که تعداد افرادی که از طریق آژانس های دوست یابی و همسریابی و اینترنت آشنا می شوند رو به افزایش است ولی حدود نیمی از ما در محل های کار و بقیه به طور تصادفی در مراکز تفریحی و انجمن ها، پیکنیک ها و یا به واسطه معرف با دیگران آشنا می شویم. بیشتر ما با شریک زندگی مان به طور تصادفی و بدون برنامه ریزی قبلی آشنا می شود حال جای تعجب است که چرا آمار طلاق تا این حد بالاست. اگر مدیر ارشد شرکت بودید و قرار بود یک مدیر اجرایی رده بالا استخدام کنید. روی صحت و سلامت جسمی، پیشینه مالی و بانکی و عدم سوء پیشینه او تاکید می کردید و احتمالا تمایل داشتید وضعیت او را از کارفرمای قبلی اش استعلام کنید و از او گواهی سوء پیشینه می خواستید، درست است؟ پس چرا با فرد غریبه ای که در باشگاه یا کلوپ آشنا شده اید و هیچ اطلاعاتی در مورد او ندارید به راحتی ارتباط می گیرید؟
بله، این دقیقا نحوه آشنایی بیشتر ما با طرف مقابل مان است به ” صورت تصادفی” در اوایل سال های آشنایی، افراد معمولا نقاط منفی خود را بروز نمی دهند و نقاط مثبت شان را برجسته می کنند در نتیجه مدت ها چهره واقعی فرد نمایان نمی شود. بهترین فرد برای شما کسی است که قطعا، مسلما و بدون شک یقین دارید که او را برای همیشه در زندگی تان می خواهید. هیچ عجله ای نیست. فاکتور سن امروزه عاملی اصلی و تعیین کننده نیست، و قطعا گزینه های زیادی برای شما وجود دارد.
اجتماعی بودن برای شما یک تجربه است و سکوی پرش شما برای یافتن فرد ایده آل زندگی تان است.
وقتی پای انتخاب شریک همیشگی زندگی تان به میان می آید، قضاوت صحیح و منطقی بسیار مفیدتر و کمک کننده تر از عواطف و احساسات است همان گونه که پیش از این نیز گفتیم، پایه و اساس عشق های آتشین، موارد شیمیایی مترشحه در مغز است که به منظور تولید مثل و بقاء نسل طرح ریزی شده اند و اهمیتی نمی دهند که آیا فرد برای شما مناسب است یا خیر. هر نوع تصمیم سرنوشت سازی که در زندگی در مورد شریک زندگی تان اتخاذ می کنید باید همه جانبه و با دقت باشد. یک انتخاب ناصحیح عواقب جبران ناپذیر به جا می گذارد و زندگی تان را تباه می کند، هوشمندانه ترین راه یافتن شریک زندگی تان، همان راهی است که برای استخدام یک کارمند رده بالا به کار می رود. چرا به فردی که کاملا غریبه است اجازه می دهید زندگی شما را تنها به خاطر دوز بالای هورمون ها تغییر دهد؟
هماهنگ شدن با فرد مناسب
یافتن فرد مناسب کاملا به دو عامل بستگی دارد:
1- دقيقا بدانید در طرف مقابل دنبال چه چیزی هستید.
2- بتوانید آن چه در عوض از شما می خواهند در اختیارشان بگذارید.
همان طور که تا اینجا متوجه شده اید، زنان نخستین خواستار منابع مردها بودند در نتیجه، مردها باید ویژگی جمع آوری منابع، قدرت و یا هر دو را می داشتند. و مردهای نخستین در جستجوی توانایی های تولید مثلی در زن ها بودند. در نتیجه زنها هر کاری را که برای سالم ماندن و جوان ماندن و افزایش قابلیت باروری داشتن بود انجام می دادند. خود آگاه یا ناخودآگاه مردها و زنها خواسته های جنس مخالف را می دانستند. همان طوری که ماهی گیر برای به دام انداختن ماهی به قلابش طعمه می زد، مردها و زن ها نیز کارهای لازم برای جذب طرف مقابل را انجام می دادند. و همین جاست که نسل امروزی و افراد جوان گیج و سردگم می شوند؛ زنهای جوان با توهم تشابه مردها و زنها شستشوی مغزی شده اند، بدین معنا که تصور می کنند مردهای امروزی مانند خود آنها خواستار روابط عاشقانه و رمانتیکی عمیق و معاشقه هستند. اما حقیقت این است که خواست مردهای مغز مرد قرن بیست و یکمی به شدت تنیده شده است، یعنی: داشتن رابطه جنسی تا حد امکان و با انواع و اقسام زنها و به محض امکان. مردهای با تجربه نیازهای اصلی آنها را درک کرده اند. برای رسیدن به مقصود خود، از راه عشق بازی و احساسات وارد می شوند. اما هرچه شأن مردی بالاتر باشد، زمان کمتری را برای این کار صرف می کند.
ارزش ها و باورهای بنیادی
در حالی که منابع مرد و سلامت جوانی زن از معیارهای اصلی و اولیه برای جذب جنس مخالف است، تمامی مطالعات نشان داده است آنچه باعث دوام و تداوم رابطه زن و مرد می شود، ارزش ها بر باورهای بنیادی آن دو است. زوج هایی که ارزش ها و باورهای بنیادی مشابه دارند دوام می آورند.
ارزشهای بنیادی عبارت اند از:
۱ دیدگاه و نظر آنها در مورد تربیت و پرورش فرزندان و ضوابط و و قوانین آنها برای آن.
۲. تقسيم کارهای خانه و مسئولیتها
٣. امور اقتصادی و مالی خانواده – برای چه چیزهایی، کجا و چگونه هزینه ها تأمین شوند.
۴. نظافت و استانداردهای زندگی.
5. فعالیتهای اجتماعی و خانوادگی – نحوه و میزان مشارکت.
6. رابطه جنسی و صمیمیت – نیازهای هر یک از طرفین چیست و آیا براورده خواهد شد؟
باورهای بنیادی عبارت اند از:
1- اعتقادات و باورهای مذهبی.
2- وجدانیات و اخلاقیات.
3- مسایل سیاسی و فرهنگی
در هیچ کجای دنیا زوج كاملا همسان و همساز وجود ندارد. بیشتر زوج ها در مختلف از قبیل: رابطه ی جنسی، تربیت فرزند و زمان و … باهم اختلاف نظر دارند. رابطه ای دوام و قوام دارد که طرفین ارزش ها و باورهای یکسان داشته باشند و روش کنار آمدن با تفاوت های یکدیگر را بدانند. این شما هستید که مطابقت را بوجود می آورید. یادتان باشد پس از یک یا دو سال، در بیشتر افراد سطح هورمون های عشقی پایین می آید و این ارزش ها و باورهای یکسان هستند که زوج ها را کنار هم نگه می دارند. وقتی با فرد جدیدی آشنا می شوید، معمولا تا حدود یکسال آنها بهترین رفتارهای خود را نشان می دهند، در نتیجه پی بردن به ارزش ها و باورهای واقعی فرد واقعا زمان می برد.
سه پرسش ساده زیر روشی برای پی بردن به پتانسیل های آقایان و خانم ها استاندارد در روزهای اول آشنایی شان است؟
1- اصول و ارزش اولیه او چیست؟ این فرد چگونه با دوستان، اقوام و هکارانش رفتار می کند؟ آیا فردی مهربان، با محبت و خون گرم است و به دیگران توجه دارد؛ همچنین حتی نحوه برخورد او با حیوانات خانگی و یا گارسون رستوران می تواند نمایانگر رفتار او باشد.
۲. رفتارش چه می گوید؟ ممکن است شخصی از خودش بسیار تعریف کند، اما در حقیقت این رفتار و عملکرد اوست که شخصیت واقعی اش را آشکار می کند. به عنوان مثال اگر به شما بگوید، تمام زندگی اش هستید ولی بیشتر اوقاتش را با دوستانش سپری کند، این عمل، واقعیت را آشکار می کند.
٣. دوستان تان چه فکر می کنند؟ درست است که شما تصمیم نهایی را می گیرید، اما دوستان نزدیک نکاتی را مد نظر قرار می دهند که فرد عاشق تحت تاثیر هورمون ها چشم به روی آن ها بسته است. دوستان به شما کمک می کنند نسبت به واقعیت واقع بین باشید.
پنج اشتباه متدوال در روابط نوپا
هویت بیشتر افراد با آن چه در این جا نوشته شده است آشکار می شود زیرا هر کسی در مقطعی از زندگی ممکن است قضاوت های نادرستی داشته باشد.
اشتباه شماره ۱: انتخاب های هومورنی.
وقتی فردی “دیوانه وار عاشق میشود”، تصمیماتش بر اساس احساسی است که در آن لحظه دارد، نه براساس داشتن پتانسیل های مناسب و درخور شریک دائمی زندگی، در مرحله شهوت با عشق رمانتیکی، هورمون ها مغز را فرا می گیرند و حالتی شبیه به وضعیت اعتیاد بوجود می آورند. اگر احساس می کنید عنقریب است که سرسپرده ی فرد دیگری شوید؛ زیرا فکر می کنید این فرد نیروی خاص و عجیبی در درونش دارد، و شما احساس سحر آمیزی دارید که قادر به توصیف آن نیستید، یک دوش آب سرد بگیرید . این هورمون های شماست که تصمیم می گیرد نه مغز شما. بله، البته تجربه هیجان عشق جدید بسیار جالب است، اما یادتان باشد عاشق هر فردی شدید، بگذارید کمی زمان بگذرد و بعد راجع به آینده تان تصمیم بگیرید.
اشتباه شماره 2: انکار عیوب طرف مقابل
ممکن است بر روی عیوبی که در طرفي مقابل سراغ دارید چشم پوشی کنید یا هشدارهای اطرافیانتان را در مورد او نادیده بگیرید. ممکن است فقط بر روی نکات مثبت او تکیه کنید و رفتارهای او را توجیه کنید. یادتان باشد هر وجه از وجوه فرد که برای شما روشن شد و هر اطلاعاتی که در مورد او دستگیرتان شد باید در جهت انتخابی آگاهانه و هوشمندانه باشد.
اشتباه شماره ۳: انتخاب افراد وابسته
جذب افرادی می شدید که مدعی هستند به شما نیاز دارند و شما وقتتان را برای ” با آنها بودن” صرف می کنید و مدام سعی می کنید مشکلات آنها را مرتفع کنید. سرانجام روزی می رسد که شما از دست این افراد خسته می شوید و به دنبال فرد دیگری می روید. و به همین ترتیب اگر شما به دلیل این که طلاق گرفته اید یا جدا شده اید یا غیره به آن فرد وابسته باشید، شما نیز کاندید رها شدن هستید، به خودتان زمان بدهید – ۱۰٪ از زمان رابطه قبلی تان را – تا دوره ناراحتی و افسردگی حاصل از جدایی و شکست را طی کنید. سپس فردی را پیدا کنید که می خواهد با شما باشد، نه فردی که نیازمند بودن با شماست.
اشتباهات شماره 4: مطیع بودن
شما عرصه را برخود تنگ می کنید زیرا نمی خواهید با هیچ یک از خواسته های عشق جدیدتان مخالفت کنید و سعی دارید او را خوشحال کنید و از گفتن و انجام دادن کارهایی که ممکن است او را ناراحت کند اجتناب می کنید. و به یک فرد “بله قربان گو” تبدیل می شوید، اما یادتان باشد هیچ کس به فرد “بله قربان گو” احترام نمی گذارد. اگر مطيع و تأثیر پذیر باشند، پس از مدت کمی در خودتان خشم و رنجش بوجود می آورید و طرف مقابلتان این طور برداشت می کند که با شما هیچ احساسی ندارید یا اگر هم دارید به حساب نمی آید. در نتیجه، راه را برای سوء استفاده احساسی از خودتان باز می گذارید، بنابراین قبل از این که به یک نتیجه گیری منطقی در مورد ماهیت اصلی طرف مقابل برسید، لازم است حداقل دو یا سه جر و بحث درست و حسابی با او داشته باشید.
اشتباه شماره 5: انتخاب فرد به امید ایجاد تغییرات در او
” میدونم قبلا رابطه داشته ولی وقتی با منه، رفتارش کاملا فرق می کنه، بعدأ عوض میشه”. بهتر است از این طرز فکر دست بردارید. عوض شدنی در کار نیست. افرادی که فکر می کنند می توانند دیگری را تغییر دهند یا این که آن فرد با آنها رفتار متقاوتی خواهد داشت، همیشه زندگی سختی را تجربه می کنند. بسیاری از زنان بر این باورند که قدرت جادویی عشق، مرد جدیدی در مقابل چشمان آنها خلق می کند. اما معمولا به مرور عشق جدیدشان عادات و رفتارهای ناپسند قبلی را در رابطه جدید رو می کنند و به اصل خود بر می گردند. البته این رفتارها در اوایل آشنایی خود را نشان نمی دهند و بعدها در رابطه پدیدار می شوند زیرا در مراحل اولیه آشنایی و عشق های رمانتیکی، بیشتر افراد، بهترین ویژگیها و خلقیات خود را نشان میدهند و عادات ناپسند خود را آشکار نمیسازند.
برای داشتن ازدواج موفق و انتخاب شریک زندگی تان به یک مشاور پیش از ازدواج مراجعه نمایید.
مرکز مشاوره دیدار
( بالاتر از میدان ولیعصر، نرسیده به میدان فاطمی، ساختمان پرستو. 888893258/88916653 )