افسردگی نشانه ضعف نیست
افسردگی نشانه ضعف نیست، بلکه یک بیماری است که نیاز به درمان حرفه ای دارد. در درمان افسردگی نخستین و حیاتی ترین تصمیمی که درمانگر باید بگیرد، این است که آیا بیمار را بستری کند یا به صورت سرپایی درمان کند. ضرورت های واضح بستری کردن عبارت است از لزوم انجام اعمال تشخیصی، وجود خطر خودکشی یا آدم کشی، و کاهش واضح توانایی بیمار در کسب غذا و داشتن سرپناه. اگر بیمار سابقه پیشرفت سریع علایم را داشته باشد و نیز در صورتیکه نظام های حمایتی معمول بیمار متلاشی شده باشد. دو ضرورت دیگر برای بستری کردن مطرح می شود.
اکثر مطالعات حاکی از آن است که ترکیب رواندرمانی و دارودرمانی موثرترین روش درمان افسردگی اساسی است. برخی از داده ها برنظر دیگری دلالت دارد. یعنی حاکی از آن است که لااقل در بیمارانی که دوره های افسردگی اساسی خفیفی دارند، دارودرمانی و رواندرمانی به تنهایی هم موثر است.
در پژوهش موسسه ملی بهداشت روان درباره درمان افسردگی معلوم شده که پاسخ به انواع و اقسام درمانها را می توان بر اساسا این عوامل پیش بینی کرد: وجود مختصری کژکاری اجتماعی دلالت بر پاسخ خوب به درمان بین فردی دارد، وجود مختصری کژکاری شناختی دلالت بر پاسخ خوب به درمان شناختی_ رفتاری یا دارو درمانی دارد، وجود کژکاری شدید شغلی بر پاسخ خوب به دارودرمانی دلالت دارد و بالا بودن شدت افسردگی حکایت از پاسخ خوب به ترکیب درمان روانشناختی و دارودرمانی میکند.
- مزایای روان درمانی نسبت به دارودرمانی اثر پایدار در برابر علائم بازگشت افسردگی باشد.
دو روش رایج روان درمانی برای درمان افسردگی عبارتند از درمان شناختی- رفتاری و درمان میان فردی:
- روش اول درمان افسردگی، درمان شناختی رفتاری- رفتاری(CBT) یک نوع درمان است که در آن بیماران یاد می گیرند الگوهای تفکر و رفتار منفی را که موجب خلق افسرده می شوند را شناسایی و مدیریت کنند.CBT به بیماران کمک می کند تا افراد افکارمنفی را تشخیص دهند، اعتقادات و باورهای نادرست را تغییر دهند، رفتارهایی را که افسردگی را موجب تشدید علایم می شوند را شناسایی و تغییر دهند و با شیوه های مثبت بیشتر با دیگران ارتباط برقرار کنند.
- روش دوم درمان افسردگی، درمان بین فردی فردی (IPT) نوعی از درمان است که در آن بیماران یاد می گیرند با بهبود بیان احساسات و حل مشکلات در روش های سالم تر، روابط خود را با دیگران بهبود بخشند. IPT به بیماران کمک می کند تا حوادث ناراحت کننده زندگی را حل وفصل کنند و یا اینکه آنها را بپذیرند. درمان بین فردی به رفتارهای مشخص و معینی از قبیل فقدان جرات مندی، مختل بودن مهارتهای اجتماعی و تفکر تحریف شده می توان پرداخت، آن هم فقط در بافتار اهمیت و اثری که در روابط بین فردی، فرد افسرده دارند.
روان درمانی می تواند به بیماران کمک کند تا راه های مقابله با استرس را یاد بگیرند وعلائم افسردگی خود را مدیریت کنند.
روان درمانی به طور مختصر از روش های زیر به افراد مبتلا به افسردگی کمک می کند
- درک افکار، احساسات ، رفتارها و ایده هایی که موجب افسردگی فرد می شوند.
• بازسازی خطاهای شناختی، ویژگی های منفی و نگرش های فردی در مورد خود، دیگران و دنیا که باعث افسردگی در وی می شوند
• احساس کنترل و لذت بردن از زندگی
• یادگیری تکنیک های مقابله و مهارت های حل مسئله - حوادث زندگی را که باعث افسردگی در فرد می شوند را شناسایی کند و به آنها کمک می کند تا راه هایی را برای تغییر، قبول یا انطباق با آن شرایط پیدا کنید.
- تعیین اهداف واقع بینانه برای آینده
- شناسایی فرایندهای تفکر تحریف شده و رفتارهای غیر مفید که به احساس ناامیدی و بی کفایتی کمک می کند.
- ایجاد مهارت هایی برای مقابله با علائم، مشکلات، شناسایی یا جلوگیری از وقوع مجدد افسردگی در آینده.
منابع:
راهنمای تشخیص وآماری اختلال های روانی ویرایش پنجم (DSM-5)
خلاصه روانپزشکی، کاپلان و سادوک
سایت www.webmd.com
سایت انجمن روانپزشکی آمریکا :www.apa.org
مرکز مشاوره دیدار 02188893258
www.clinicdeedar.com
http://t.me/clinicdeedar