خیانت چیست؟
از کلمه “ازدواج” برای توصیف هر رابطه ای که در آن دو نفر تعهد می کنند به هم وفادار باشند استفاده می شود. اگر بخواهیم علمی صحبت کنیم باید بگوییم مسیر حرکت از شهوت شروع شده به سمت عشق رمانتیکی پیش می رود و سپس به مرحله پیوند و رابطه طولانی مدت می رسد، یعنی زمانی که فعل و انفعالات شیمیایی مغز تغییر پیدا می کند. شهوت یکی از دلایل روابط موقت است. دو بخش از مغز در حین شهوت بسیار فعال می شود: هیپوتالاموس (خوستگاه اولیه) و امیگدال (تحریک)؛ هورمون دوپامین در حین شهوت به مقدار بسیار زیاد ترشح می شود و تولید هورمون تستسترون را به راه می اندازد و باعث تحریک جنسی می شود. وقتی حس شهوت به مرحله بعدی یعنی عشق رمانتیکی می رود، در واقع علائم و نشانه های درونی آغاز “عشق” بروز پیدا می کند. در زنها، مغز فعال می شود و سطح هورمون تستسترون بالا می رود و میل جنسی او افزایش پیدا می کند.
در مردها بخش های مختلفی از مغزشان فعال می شود، از جمله غشاء بصری، سپس سطح هورمون آکسی تاکسین بالا می رود و او را نرم تر و انعطاف پذیرتر می کند. این گونه عکس العمل های موقت شیمیایی این تصویر را در ذهن دو طرف ایجاد می کند که آنها برای هم ساخته شده اند. اصلی ترین تفاوت زن و مرد در این است که مردها معمولا بیشتر از زن ها در مرحله شهوت باقی می مانند بدین معنا که وقتی مرد هنوز در مرحله ورود به مقاربت قرار دارد، نه مرحله بعد می رود. وقتی از مردها خواسته می شود رابطه نامشروع را تعریف کنند، آن را با رویکرد رابطه جنسی مستمر همراه با پیوند احساسی با بدون آن توصیف می کنند. مردها رابطه نامشروع و غیر اخلاقی را فقط ارتباط “فیزیکی” می دانند که الزاما پیوند احساسی در آن وجود ندارد. از طرف دیگر، زنها این نوع روابط را جریانی احساسی میدانند، که ممکن است رابطهی فیزیکی در آن باشد یا نباشد. و اغلب “امور احساسی” نامیده می شود. و شامل صحبت های تلفنی، ارسال ایمیل های شخصی یا پیامک های صمیمی یا قرار ملاقات های مداوم برای صرف نهار یا قهوه و از این قبیل کارهاست.
امور احساسی رابطه ایست میان دو نفر که زن و شوهر یا عاشق و معشوق نیستند؛ ولی این رابطه بر روی میزان صمیمیت آنها با همسرشان تاثیر می گذارد، میان آنها فاصله احساسی ایجاد می کند و تعادل کلی زندگی مشترکشان را به هم می زند. همسر بی وفا ممکن است زمان زیادی را با فرد غیر همجنس و یا همجنس دیگری صرف کند، این زمانی است که انرژی احساسی و توجه از روی همسر وفادار برداشته می شود و ممکن است زن یا مرد به “دوست جدیدشان” بیشتر از همسرشان اعتماد داشته باشند و بیشتر احساسات و عواطف خود را برلی دوست تازه وارد خود صرف کند. این گونه روابط در ابتدای امر الزاما نوعی رابطه ی جنسی و جسمی نیست ولی به مرور زمان به رابطه ی جنسی کشیده می شود و نمی توان از آن اجتناب کرد. اگرچه از نظر بیشتر زنها این رابطه همچنان نوعی دوستی است و رابطه ی جنسی موجود در این نوع روابط فقط شدت رنجش طرف مقابل را بیشتر می کند زیرا نشان دهنده ی عمق رابطه احساسی طرفین است. بیشتر مردها فکر می کنند اگر با زن دیگری جز همسرشان ارتباط برقرار کنند کار اشتباهی انجام نداده اند و فقط زمانی که کارشان با آن زن به رابطه ی جنسی کشیده شود خود را مقصر می دانند.
چرا خیانت شروع می شود؟
ده علت اصلی خیانت مردها عبارت است از:
1-شهوت.
2- کاهش جذابیتشان در برابر همسر خود.
3- مشکلات جنسی – رابطه ی جنسی بیشتری می خواهند یا در آن به دنبال تنوع هستند یا معتاد رابطه ی جنسی هستند.
4- همسرانشان درگیر زندگی خانوادگی می شوند و و سرشان گرم بچه ها می شود.
5- توسط زنان دیگر فریفته می شوند.
6- همسر یا شریک زندگی شان فریبندگی ندارد.
7- هیجان ناشی از بدست آوردن چیزی.
8- سرزنش شدن از سوی همسر
9- نمی توانند در خصوص مشکلاتشان با همسر یا شریک زندگی شان صحبت کنند.
10- تصور مردها از خودشان – نیاز به رابطه ی جنسی، پا به سن گذاشتن همسر.
در مقابل آن چه بیشتر آنها به دنبال آن هستند رابطه ای متعالی تر از یک تجربه ی جسمی و بدنی است. آنها می خواهند نقشی فراتر از همسر، مادر، دختر یا کارمند داشته باشند. آنها می خواهند با کسی باشند که خواسته هایی به غیر از بشور و بساب و.. از آنها داشته باشند. مانند این که مدام به آنها گفته شود “لباس هام و بردی خشکشویی؟” “ناهار فردامو گذاشتی؟” “یه پیراهن تمیز واسه ی جلسه فردام آماده کردی؟ حتي زن هایی که خانه دار نیستند و در محیط کارشان افراد موفقی محسوب می شوند و مورد احترام هستند بعضا متوجه می شوند که در خانه خود اغلب دسته کم گرفته می شوند و مورد توجه و احترام نیستند. از نظر برخی زنها موضوع فقط این است که باید عشق روزهای اول آشنایی و ازدواجشان را به یاد مردشان بیندازند. و یادآور شوند که آنها نقشی فراتر از یک زن خانه دار دارند. زن ها همچنین به دنبال افزایش اعتماد به نفس خود هستند. آنها می خواهند مورد پسند واقع شوند بدین معنا که مرد احساس کند همسرش ارزش آن را دارد که به خاطر او ریسک کند. این که آنها برای معاشقه و عشق بازی خود ارزش قائلند. از نظر زن های خیانتکار، رابطه ی جنسی عامل اصلی برقراری ارتباط با فرد دیگر نیست، بلکه آنها برای تغذیه نیازهای عاطفی خود این کار را انجام میدهند.
ده علت اصلی خیانت زنها عبارت است از:
1- احساس تنهایی (مهم ترین علت زنان خانه دار).
2- عدم توانایی در برقراری ارتباط با همسرانشان و گفتگو راجع به مشکلات.
3- احساس مطلوبیت و مقبولیت از سوی همسرشان ندارند.
4- عدم قدردانی همسرانشان.
5- مشغولیت و گرفتاری بیش از حد شوهران.
6- عدم شور و هیجان در رختخواب.
7- فرار از روزمرگی
8- نیاز به احساس قدرتمندی در زندگی خصوصی مانند زندگی کاری.
9- کسالت از زندگی تکراری و یکنواخت.
10- پیشنهادهایی که درست سر به زنگاه به آنها داده می شود.
از هر کسی ممکنه سر بزنه
همه ما با افراد مشهور و قدرتمندی برخورد کرده ایم که ظاهرا هیچ کمبودی در زندگی شان ندارند ولی با این حال آن را در ازای یک رابطه جنسی بی هدف به مخاطره می اندازند. هاگ گرنت، بازیگر محبوب را به یاد می آورید که، همسر اليزابت هارلی یکی از دوست داشتنی ترین زنان دنیا بود، ولی با این حال زندگی شخصی اش را به خاطر رابطه ی جنسی با فاحشه ای در اتومبیل در کوچه ای خلوت به خطر انداخت و البته لازم به یادآوری نیست که تنیس باز مشهور در آشپزخانه رستوران ژاپنی در لندن به خاطر رابطه ی جنسی با پیشخدمت رستوران دستگیر شد و یا وقتی خبر رسید بیل کلینتون با همان انگشتانی که دنیا را با آنها می چرخاند تن و بدن مانیکا لوانیسکی را لمس کرده، از تعجب نفس همگان در سینه حبس شد. چرا مردی که به نظر می رسد هیچ کمبودی نداشت، تا این اندازه حماقت به خرج داده و انزجار آمریکایی ها را بی محابا به جان خریده است؟ در مقابل، بیشتر زنهای خیانت کار تاریخ، افراد تنهایی بوده اند که در جستجوی کمبودهای رابطه خود بوده اند که از میان آنها به مارلین مانرو، جانیس جوپلین، أنا و نیکل اسمیت بسنده می کنیم.
عمل این افراد هیچ توجیهی ندارد مگر این که به لیست علل خیانت افراد در صفحات پیش نگاه مجددی بیندازید. مریل استریپ در فیلم شهر مدیسون، به آرامش رسیدن یک زن معمولی را از یک ارتباط نامشروع به خوبی به تصویر کشیده بود. او تنها و افسرده بود و از روزمرگی اش رنج می برد که با پیشنهاد مردی آزاداندیش و مستقل به عنوان جایگزین هیجان انگیزی روبرو شد. پیشنهاد او را پذیرفت و با موفقیت توانست قضیه را فیصله
دهد . اما وقتی بیل کلینتون گفت: “من با آن زن رابطه جنسی نداشتم” و انگشتش را به سمت دوربین نشانه رفت، همه شما میدانید که با آن کار خودش را زیر سوال برد و تمام دنیا او را مقصر دانستند حتی با این که همسرش همچنان با سعه ی صدر این موضوع را نادیده گرفته است.
چرا تعداد زنهای خوشگذران کمتر است؟
بیشتر زنها وقتی در موقعیت رابطه داشتن با فرد دیگر قرار می گیرند، توانایی مدیریت و کنترل آن را دارند ولی مردها این طور نیستند. مشکل عمده مردها ناتوانی در کنترل افکار منطقی در موقعیتهای بوجود آمده رابطه ی جنسی است. بیشتر مردها معمولا برای داشتن رابطه برنامه خاصی در ذهنشان ندارند. اکثرأ اتفاقی پیش می آید. به طور کلی تعداد زنهای خوش گذران کمتر از تعداد مردها است. اگرچه ظاهر امر نشان می دهد زنهای جوان تر تمایل بیشتری به برقراری چنین روابطی دارند. مایکل لانجلی مولف خیانت زن ها، پژوهشی ده ساله ترتیب داده که نشان می دهد زنها نیز به اندازه مردها به همسر یا معشوق خود خیانت می کنند. خصوصا زنهای جوان تر. اما خلقت و طبیعت زنهاطوری است که نسبت به مردها دوست داشتنی تر و لطیف ترند و سطح هورمون محرک تستسترون شان پایین تر و سطح هورمون أكسی تاکسین یا هورمون نوازششان
بالاتر است. بنابراین تمایل کمتری برای انجام رابطه ی جنسی فیزیکی دارند. علاوه بر آن، زن ها بر این باورند که باید مهم ترین فرد در زندگی، شریک شان باشند زیرا آنها مردشان را شماره یک زندگی شان می دانند.
بسیاری از زنها خواسته های خود را قربانی حمایت از همسرانشان می کنند، فرزندان او را بزرگ می کنند و نسبت به او وفادار هستند و اهمیتی نمیدهند که چه اتفاقی می افتد. اکثریت آنها به برقراری رابطه و تماس جسمی با فردی غیر از همسرشان حتی فکر هم نمی کنند و ایشان همین انتظار را از همسرشان دارند. کلاس های آموزش در خصوص تفاوتهای میان زن ها و مردها چشم تازه عروس ها را به حقایق موجود باز کرده و بسیاری از ازدواج ها را از خطر طلاق مصون می دارد.
مشکل اینجاست که مردها از لحظه ای که به بلوغ می رسند همیشه آماده رابطه ی جنسی هستند و تا آخرین لحظه های عمرشان این آمادگی را دارند. ولی همین طور که پا به سن می گذارند، این توهم در آنها ایجاد می شود که توانایی بدنی شان تحلیل رفته است، انگیزه انجام عمل جنسی ممکن است در طی زمان کم شود ولی در بیشتر دوران زندگیشان، مغز مردها همیشه بسیار آماده است. ازدواج جنبه های مثبت خودش را دارد. به شما وفاداری، شکیبایی، تحميل، خودداری و ارزش های خوب دیگر را می آموزد که در زندگی مجردی کاربردی ندارد.
شش تصور مشترک در خصوص خیانت به همسر
تصور شماره 1: فقط مردها به همسرانشان خیانت می کنند.
مردهایی که صاحب فرزندان زیادی بودند به قبل دو برابر زن ها پر بچه به همسرانشان خیانت می کردند. اما امروزه تحقیقات نشان می دهد زنهای ۲۰ تا 30 ساله به میزان مردهای هم سنشان خیانت کارند. بیشتر زن های این گروه ها شاغلند و استقلال مالی بیشتری دارند و در نتیجه احتمال بیشتری برای به خطر انداختن زندگی شان دارند. حدود ۵۰٪ روابط با افراد محل کار ایجاد می شود.
تصور شماره ۲: دام خیانت
هر فردی ممکن است وتی در موقعیت قرار بگیرد به همسر یا شریک زندگی اش خیانت کند، وقتی کسی حتی تصور بی وفایی و خیانت به همسر هم به ذهنش خطور نمی کند، ممکن است درگیر رابطه با فرد دیگری غیر از همسرش شود. حتی ممکن است این امر با ارزش ها و هنجارهای فرد در تقابل و تضاد باشد، اما وقتی موقعیت و زمانش بوجود آمد، ممکن است به دام بیفتد، ممکن است درست در همان روزی که فرد با شریک زندگی اش جرو بحثی داشته است و روابطه شان تیره شده، یکی از همکاران در کنفرانس آن روز خوش بدرخشد و نظر او را جلب کند، ممکن است روزی که اضطراب و نگرانی از چشم شان پیداست، باغبان باهوش خانه شان بل بگیرد و شروع به تعریف و تمجید و چرب زبانی کند. با این حال بسیاری از مردم فکر می کنند افراد خاصی خیانت کارند و همه کس نمی توانند این طور باشند؛ بنابراین یک امنیت کاذب برای آنها بوجود می آید. در حالی که برخی افراد کلا این طور هستند. خیانت به همسر و شریک زندگی برای هر کسی ممکن است اتفاق بیفتد. برای مردها اتفاق می افتد ولی برای زنها از پیش تعیین شده است. خودتان را این طور گول نزنید که هیچ گاه به همسرتان خیانت نمی کنید. در عوض به شرایط و موقعیت هایی فکر کنید که ممکن است مستعد و آسیب پذیر باشید و سعی کنید از آنها اجتناب ورزید.
تصور شماره ۳: یکنواختی طولانی مدت به خیانت منجر می شود
بیشتر افراد در دو سال اول زندگی مشترکشان بیش از هر زمان دیگر همسرانشان خیانت می کنند. این همان زمانی است که تنها از خود می پرسند آیا انتخاب شان درست بوده است یا با فرد دیگری راحتت حداقل دو سال طول می کشد تا بتوانید فردی را واقعا بشناسید. اگر مردم ازدواج مدام سر و گوشش می جنبد، ممکن است در سال های اول زندگی معرض اتهام قرار بگیرد. عملکرد این گونه مردها معمولا تحت تاثیر سطوح بالا تستسترون و تجارب دوران کودکی آنهاست که نحوه ارتباط آنها در بزرگ را شکل می دهد.
تصور شماره 4: وقتی مرد در خانه خوشحال و راضی نباشد به همسرش خیانت می کند
در سال ۲۰۰۷ محقق مشهور و معروف در حوضه خیانت و بی وفایی همسران شرلی گلس، مولف کتاب “نه فقط به دوست معمولی” دریافت افرادی که هرگز قصد خیانت به همسرشان را نداشتند به طور ناخواسته درگیر روابط عمیق و عاشقانه شده اند قبل از این که حتی خودشان بدانند مرز بین دوستی ساده و عشق رمانتیکی را از میان برداشته اند. برای مردهای خیانت کار، فرصت هر لحظه ممکن است بوجود بیاید و در آن لحظه واقعأ سطح هورمون مربوط به خیانت شان به سرعت بالا می رود. او دریافت زنان خیانت کار یک سال پیش از برقراری ارتباط با فرد دیگر، از نظر احساسی پیوندی با همسرشان ندارند. زنها همچنین اعلام کردند فکر برقراری رابطه با فرد دیگر بیشتر اوقات ذهن آنها را به خود مشغول می کرده است.
نکته اصلی اینجاست که هرچه فاصله احساسی شما و شریک زندگی تان بیشتر شود. احتمال برقراری ارتباط با فرد سوم بیشتر است.
باز کردن و شکافتن مشکلات و اختلاف نظرها و بحث در خصوص روابط فی ما بین راهی است که می تواند از برقراری ارتباط با فرد سوم پیشگیری کند.
تصویر شماره شماره 5: آنهایی که تصمیم می گیرند برای همیشه با فرد دیگری ارتباط برقرار کند در همان دم تصمیم می گیرند
اغلب تغییراتی شیمیایی که در مغز اتفاق می افتد افراد خیانت کار را به این اشتباه می اندازد که “از این پس” شاد و خوشحال خواهند زیست. آمارها نشان میدهد این اتفاق فقط برای ۲۵٪ از افرادی می افتند که با معشوق خود ازدواج کرده اند و ۷۵% بقیه سرانجام به طلاق می انجامد. اما بیشتر آنهایی که مجددا ازدواج می کنند. بر این باورند که جزء آن ۲۵% هستند. افرادی که با فرد سومی ارتباط دارند در هپروت زندگی می کنند، از پرداخت قبوض ماهیانه و نظافت دستشویی معافند. یک ماشین نو که تازه از کمپانی در آمده است روزهای اول برای صاحبش جالب است و تازگی دارد، اما پس از یک سال همچنان لازم است هفته ای یکبار شسته شود و مدام سرویس شود تا مثل یک ماشین نرمال کار کند.
تصور شماره 6: وقتی همسرتان با فرد دیگری سرو سری دارد، شما معمولا حس می کنید
بیشتر افراد متوجه نیستند شریک زندگی شان مدتی است راه خود را کج کرده است، زیرا ارتباطشان بر اساس اعتمادی است که به شریک زندگی شان دارند و فکر می کنند او برای همیشه نسبت به آنها وفادار خواهد ماند؛ بنابراین هیچ گاه به دنبال سرنخ نیستند. وقتی علائم خیانت یکی پس از دیگری بروز پیدا می کند برخی از افراد ترجیح می دهند صورت مساله را پاک کرده و به جای مواجهه، آن را انکار می کنند. آنها بهتر از مردها نشانه ها و علایم را پیدا می کنند. و به همین علت است که بیش از ۸۰٪ از روابط از طرف زنها تمام میشود. مغز مردها مانند زن ها توانایی مطابقت بین گفته و عمل را ندارد و به همین علت است که بیشتر مردها وقتی موضوع خیانت همسرشان را می فهمند شوکه می شوند.
مرکز مشاوره دیدار 02188893258
http://t.me/clinicdeedar
www.clinicdeedar.com