حسادت اغلب با رشک اشتباه گرفته میشود.
گرچه مسائلی که باعث فعال شدن هر یک از این احساسات می شوند، متفاوت اند.
اغلب این دواحساس با هم توام هستند، زیرا علل ریشه ای آنها معمولا یکی است.
عادت های زیان آور رایج
1. برهم خوردن دوستی ها در نتیجه زیر نظر گرفتن دائم طرف مقابل
سام و نیکول نامزد هستند، اما نیکول به اندازه سام، در عشق پر شور و حرارت نیست.
با وجود این، سام از هر فرصتی و به بهانه های مختلف، به دفتر او میرود تا طرز برخورد او با همکاران مردش را ببیند.
یک شب سام، نیکول را برای صرف شام دعوت کرد، اما نیکول به علت خستگی، از او عذرخواهی کرد.
سام تمام شب آپارتمان او را زیر نظر گرفت.
او از خودش هم متنفر شده است، زیرا از روی تجربه میداند که این گونه رفتارهای غیر معقول، رابطه آن ها را تهدید میکند.
کارش نیز در معرض خطر است، زیرا رئیس، به دلیل غیبت های مکرر از او بازخواست کرده است.
2. پرتوقعی و مرتب خواستار وقت و انرژی عاطفی طرف مقابل شدن، و او را فقط برای خود خواستن
آماندا به دوست صمیمی خود سوزان حسادت میکند.
سوزان به تازگی به شهر آماندا نقل مکان کرده است و خیلی زود، دوستی عمیقی میان آنها ایجاد شده است.
سوزان با دوستان قدیمی اش مرتب در تماس است و آخر هفته ها به آنها سر میزند، یا آنها نزد او می آیند.
اما هر بار، آماندا جار و جنجال راه می اندازد، یا اخم میکند.
هر بار که سوزان در مورد حسادت او نسبت به دوستانش با او صحبت میکند، اماندا وجود چنین احساسی را انکار میکند.
اما زمانی که سوزان اعلام می کند با یکی از دوستانش میخواهد به مسافرت برود مشکل به نقطه اوج خود می رسد.
اماندا دیگر نمی تواند حسادت خود را پنهان کند و با او برخورد می کند.
زمانی که سوزان به او میگوید؛ «با آن که دوست خوبی هستی، اما من هیچ وقت با تو به مسافرت نمیروم، تو دوست داری من همه وقتم را با تو بگذرانم و دیگر وقتی برای خودم باقی نمی ماند»، آماندا بسیار ناراحت می شود.
دوست قبلی آماندا نیز وقتی رابطه اش را با او قطع کرد، تقریبا همین حرف ها را به او زده بود.
ریک و ماریا از زمان تولد فرزندشان، یعنی از ۱۸ ماه پیش، مرتب دعوا دارند.
جار و جنجال معمولا در مورد توجه بیش از حد ماریا به بچه است. عشق ماریا به ریک متوقف شده است.
او نمی تواند حسادت شوهرش را نسبت به عشق مادری درک کند.
ماریا او را ناپخته و بچه می خواند و مادر شوهرش را به خاطر فداکاری بیش از حد، مسئول این رفتارهای شوهرش می داند.
ماریا در این اندیشه است که وقتی دومین فرزندشان ماه دیگر به دنیا بیاید، چه بر سر زندگی شان خواهد آمد.
3. برانگیختن حس حسادت طرف مقابل تا به او ثابت کنید که چقدر به شما وابسته است، یا خود را گول بزنید که بدون او و محبت هایش می توانید زندگی لذت بخشی داشته باشید.
آنا و جاناتان ۱۸ سال است که ازدواج کرده اند.
با آنکه آنا میداند همسرش نسبت به او وفادار است، اما احساس می کند چشمش به دنبال زنهای جوان تر است.
به تازگی شوهر یکی از همسایه ها، با دختر جوانی روی هم ریخته است.
آنا میداند که زنان جذاب بسیاری با جاناتان سروکار دارند.
آنا به جای صحبت کردن در مورد حسادتش، لباس های زیبا می پوشد و قصد دارد پنهانی صورتش را جراحی پلاستیک کند (با آن که از نظر مالی مشکل دارند).
آنها هروقت بیرون میروند، آنا عمدا با مردهای دیگر شوخی میکند.
جاناتان رفتارهای خجالت اور و سبک آنا را نمی تواند تحمل کند.
آنها یک دعوای حسابی می کنند. جاناتان نمی تواند باور کند آنا نسبت به مسئله ای که اتفاق نیفتاده، حسادت می ورزد.
بحث و گفتگو
جای تعجب نیست که حسادت را هیولای چشم سبز خوانده اند .
برای اینکه قدرت ویران کردن عشق رمانتیک، دوستیها و روابط خانوادگی را دارد.
حسادت از نظر اجتماعی چنان شرم آور و غیر قابل قبول است که عزت نفس را ویران می کند.
البته در طول تاریخ، حسادت همیشه تنفر آور و ترسناک نبوده است.
برای قرن ها، غیرت مرد مایه غرور محسوب می شد.
شوالیه ای که رقیبش را به دوئل دعوت می کرد، مورد تشویق قرار میگرفت و قهرمان خوانده می شد.
کارکرد حسادت چیست؟
احتمالا حسادت در اثر تکامل پیوند عاطفی برای حمایت از کودکان،ایجاد شده است.
نقش اولیه حسادت نگه داشتن رابطه ای پایدار میان پدر و مادر در طول دوران پرورش فرزندان بوده است.
طبیعت احتمالا میدانسته که حسادت موارد استفاده دیگری نیز دارد مثلا از شیوع بیماری های جنسی جلوگیری می کند.
یا باعث می شود خانواده ها از افراد مسن و بیمار مراقبت کنند.
متاسفانه، طبیعت نمی دانست، عنان این احساس می تواند چنان از دست خارج شود که خطری برای کودکان به شمار آید.
کودکان حتی ممکن است بیشتر از بزرگسالان قربانی پیامدهای منفی حسادت شوند.
حسادت یکی از علل عمده از هم پاشیدن خانواده هاست و کودکان نیز از پیامدهای استرس زای آن، رنج می برند.
آیا حسادت همیشه مخرب است؟
خیر،حسادت ذاتا نه تنها احساس بدی نیست، بلکه پاسخی طبیعی برای محافظت از خود محسوب می شود.
اکثر مردم معمولی، در همه فرهنگ ها، به نوعی آن را تجربه کردهاند.
حسادت اگر تحت کنترل درآید، می تواند عشق را پرشورتر کند، به رابطه ای پژمرده، دوباره حیات بخشد.
متاسفانه امروزه تصوری که از روابط عشقی داریم چنان آرمانی است که هیچ رابطه ای نمی تواند ما را راضی کند.
شاید به همین دلیل، بسیاری از ما آگاهانه یا ناخودآگاه وسوسه می شویم از نیروی تحریک آمیز حسادت استفاده کنیم.
البته چنین بازی هایی می تواند بسیار دردناک عذاب آور و حتی خطرناک باشد.
عوامل مؤثر دوران کودکی
بعضی از عوامل دوران کودکی که باعث برنامه ریزی پاسخ های نامناسب به احساس حسادت در مغز شما شده باشند:
آیا والدین یا بزرگسالان ذی نفوذ دیگر مرتب از نیروی حسادت شما سوء استفاده میکردند؟
آیا شما شاهد رفتارهای حسادت برانگیز و مشاجره های مرتبط با آن میان پدر و مادر خود بوده اید؟
آیا زمانی که حس حسادت خود را به طور طبیعی نشان می دادید با شما برخورد میشد؟
(مثلا اگر خواهرتان شما را از روی زانوی مادر کنار می زد تا خودش آن جا بنشیند و شما به تلافی، خانه ماسهای او را خراب میکردید، آیا والدین این کار شما را تقبیح میکردند).
آیا پدر یا مادر شما، برادر، خواهر، کار، ورزش یا………….. به شما ترجیح می دادند؟
آیا فرهنگ شما بعضی از رفتارهای حسادت آمیز را نشانه «مرد بودن» می داند؟
آیا پدر یا مادرتان، شما را ترک کردند (در اثر طلاق یا مرگ)؟
تجارب دوران کودکی خود را که بر توانایی شما در مهار احساس حسادت مؤثر بوده اند به این فهرست اضافه کنید.
عادت های زیان آور بزرگسالی
بعضی از عادت هایی که، آگاهانه یا ناخودآگاه، می توانند باعث برانگیختن پاسخهای نامناسب به احساس حسادت شوند:
• رابطه ها را به وسیله صرف وقت مفید تقویت نکردن.
• صرف وقت، و تلاش و سرمایه گذاری عاطفی بیش از حد روی یک یا دو رابطه کردن.
• ترس و سوءظن اولیه خود را پنهان کردن به طوری که به جای برطرف شدن یا زیر سئوال رفتن، روی هم انباشته شوند و به صورت عقده درآیند.
• گذراندن وقت زیاد با کسانی که اعتقادی به روابط دراز مدت ندارند.
• گوش کردن به درد دل افرادی که قربانی روابط غیر عادلانه شده اند.
• نداشتن استقلال مالی.
• فراهم نکردن موقعیتی برای خلوت کردن با خود (مثلا، برای چند روز، تنها یا با یک دوست به سفر رفتن).
• تنزل وضعیت ظاهری به حد زیر استاندارد خودمان .
• بیش از حد تحت استرس بودن، به طوری که تحمل ما برای دیگران سخت شود.
• پایین آمدن عزت نفس.
تجارب خود را به این فهرست اضافه کنید.
چند نمونه از عادت هایی را که باعث برانگیختن حس حسادت در شما می شوند، بنویسید.
راهنمای مدیریت بهتر
-
وقت معینی را برای ارزیابی رابطه هایتان در نظر بگیرید، و در مواقع دیگر، فقط از آن لذت ببرید.
-
اگر یک عادت شرم آور دارید (مانند مخفیانه کسی را زیر نظر گرفتن)، فورا اعتراف کنید.
-
برنامه ای جایگزین برای زمانی که فردی کلیدی شما را ترک یا طرد کند در نظر بگیرید.
-
اگر از طرف فردی طرد شده اید، قبل از ایجاد رابطهای جدید، به اندازه کافی به خود زمان بدهید تا کاملا التیام یابید.
-
زمان به خصوصی را به التیام یافتن زخم های عمیق گذشته که ریشه عادت های بد هستند اختصاص دهید.
-
روابط کلیدی باید تنها بخشی از زندگی شما را تشکیل دهند.
-
زندگی شما باید پربار تا در مواردی که احساس حسادتتان بروز می کند، ذهنتان به سمت این بخش غنی برگردد.
-
مهارتهای دوست یابی خود را گه گاه به وسیله پیدا کردن دوستان جدید تقویت کنید.
-
به خود فرصت تنها ماندن بدهید و یاد بگیرید که از تنهایی لذت ببرید و برایش ارزش قائل شوید.
-
داستانهای عشقی ایده آل یا افسانه های رومانتیک در مورد حسادت را زیاد مطالعه نکنید.
مرکز مشاوره دیدار ( بالاتر از میدان ولیعصر، نرسیده به خیابان فاطمی، ساختمان پرستو، ۸۸۸۹۳۲۵۸)
http://t.me/clinicdeedar
www.clinicdeedar.com
حسادت در روابط