تنظیم و کنترل هیجان
قسمت اعظم با هوش بودن از لحاظ هیجانی،درک و تنظیم هیجان های خود است،اما کار اصلی،درک و تنظیم هیجان های دیگران است.از لحاظ هیجانی با هوش بودن یعنی وقتی در حال ایجاد روابط،کاستن از تنش و حل تعارضات هستید،بتوانید به دیگران آرامش،قوت قلب و انگیزه دهید و آرامشان کنید.
سازگاری و کنار آمدن با فشار هیجانی خود و دیگران،می تواند مشکل زا و استرس آور باشد.احتمال دارد که تنها در فاصله ی چند ثانیه،با خشم،غم،تنفر،گریه و داد کشیدن روبه رو شوید.این هیجان ها می توانند رئیس،خانواده،دوستان،خود وضعیت،کل دنیا و،از همه دردناک تر،خود شما را هدف قرار دهند.ممکن است خود شما نیز به اندازه ی فردی که می خواهید کمکش کنید تحت کنترل هیجان ها قرار بگیرید.بااین حال،اگر بتوانید آرامش و دقت خود را حفظ کنید،می توانید آنچه را که طرف مقابل نیاز دارد متوجه شوید:مثلا همدردی،تسکین خاطر،همدلی یا صرفا کسی که به حرف هایش گوش دهد.چون آستانه ی تحمل یا راحتی افراد در مورد تماس فیزیکی متفاوت است،بهتر است همکاری را که تحت فشار هیجانی قرار دارد یا کسی را که خوب نمی شناسید در آغوش نگیرید،روی شانه اش نزنید ا او را نوازش نکنید.گوش دادن،اولین،بهترین و گاهی تنها کاری است که می توانید انجام دهید.
گوش دادن فعال
گوش دادن فعال یعنی توجه نشان دادن به پیام و هیجان هایی که ابراز می شود و تلاش برای درک آن ها.یعنی توجه کردن به علایم کلامی و غیر کلامی.از لحاظ تنظیم هیجانی،مهمترین امتیاز ها درباره ی گوش دادن غعال اینهاست:
1)این کار باعث می شود که گوینده احساس آزادی کند و با صداقت و به راحتی حرف بزند.
2)این کار باعث می شود که گوینده احساس کند حرفش درک شده است.
برای اینکه مطمئن شوید حرفها و احساسات طرف مقابل را متوجه می شوید:
- به جای سوالاتی که به صورت ((بله)) یا ((نه)) پاسخ داده می شوند،سوالاتی را بپرسید که پاسخ آن ها نیاز به توضیح دارد.
- از سکوت نترسید.پس از پرسیدن سوال،صبر کنید تا طرف مقابل به راحتی بتواند پاسخ را پیدا کند و بگوید.
- از او بخواهید که برای روشن تر کردن موضوع مثال بزند.
- آنچه را که فکر می کنید منظور طرف مقابل است دوباره تکرار یا خلاصه کنید.
- به طرف مقابل نشان دهید که چه موقع حرفش را متوجه می شوید و چه موقع نه.
قدم برداشتنن به سوی طرف مقابل
علاوه بر گوش دادن فعال،قدم برداشتنن به سوی طرف مقابل اغلب می تواند آسیب هیجانی را تعمیر کند.این کار بویژه زمانی مفید واقع می شود که حرفها یا اعمال خود شما باعث ناراحتی او شده باشد.قدم برداشتن به سوی طرف مقابل می تواند چندین شکل داشته باشد،از جمله:آرام کردن طرف مقابل،ترمیم احساسات جریحه دار شده یا جبران کردن خسارات.ممکن است گاهی احساس کنید که ترمیم هیجان ها وقت گیر و غیر ضروری است،مخصوصا در محیط کار.این موضوع می تواند به طرز غیر مناسبی حالت شخصی و خصوصی پیدا کند.با این حال،به عواقب ترمیم نکردن احساسات جریحه دار شده توجه کنید:طولانی شدن فشار و تعارض،عدم اعتماد و تخریب روابط.به موقع و زود قدم برداشتن به سوی طرف مقابل می تواند از به وجود آمدن مشکلات جدی جلوگیری کند.به هنگام قدم برداشتن به سوی طرف مقابل،از فنون نگاه کردن از دیدگاه دیگران،گوش دادن فعال و به تاخیر انداختن واکنش استفاده کنید.علاوه بر آن ها راه های ارتباطی را با استفاده از راهبرد های زیر باز کنید:
- هیجان ها و نیاز های هیجانی آنها را مستقیما به رسمیت بشناسید.
- آن ها را ترغیب کنید تا با صداقت و آزادانه هیجان های خود را ابراز کنند.حرف آن ها را قطع نکنید.
- مطمئن شوید که فقط نظر و احساسات طرف مقابل را درک کرده اید.از او سوالاتی بپرسید.
- هرگز نگویید که طرف مقابل در داشتن چنان احساس یا احساساتی اشتباه می کند.احساسات او را پذیرا باشید و با آن ها محترمانه برخورد کنید.
- اگر علت فشار هیجانی طرف مقابل خود شما هستید،مسئولیت آن را به گردن بگیرید و صادقانه از او معذرت بخواهید.از او بپرسید که برای جبران آن چه کار می توانید انجام دهید.
clinicdeedar@
www.clinicdeedar.com