تقویت رفتارهای درست کودک
کودک را به پاداش استفاده از کلمات و عباراتی نظیر متشکرم، لطفا و استفاده درست از دستمال سفره، رعایت نوبت، قطع نکردن صحبت دیگران و غیره تشویق کنید. توجه داشته باشید، منظور این نیست که کودک بدون یادآوری، توصیه ها را رعایت کند، مهم پیامی است که شما مخابره می کنید: رفتار و کردار انسان دارای اهمیت اند. تشویق شما برای کودکی که به رضایت دیگران ارزش می نهد، بسیار مهم است. بچه ها می پرسند: آیا دختر خوبی هستم؟ آیا پسر خوبی هستم؟ چه بهتر که جواب آنها را با رجوع به رفتار خوبی که دارند پاسخ دهید: بله، بعد از ظهر که بی سر و صدا با دوستت بازی می کردی، دختر خیلی خوب بودی. اما از تشویق و تحسین خلاف واقع خودداری کنید. مثلا اگر دختر شما بعد از شیطنت های زیاد از شما می پرسد: مامان امروز دختر خوبی بودم؟ می توانید به او بگویید : خودت چی فکر میکنی؟ آیا فکر میکنی امروز دختر خوبی بودی؟
یک نکته مهم:
هرگز از خوب بودن کودک آنقدر تعریف نکنید که خیال کند باید کامل و بی عیب و نقص باشد. هدف تشویق، فرمانبرداری کودک است نه آسیب رسانیدن به استقلال او.
واقعیتی است که هر کودکی اشتباه میکند اما مهم این است که با اعتماد به نفس اشتباه را بپذیرد. به خصوص در زمینه ی تربیت دخترها باید توجه داشته باشید که انتظار بی عیب و نقص بودن از آنها به هیج وجه درست نیست. دختر خردسالی که با روحیه ی ” فرشته کوچولوی کامل” بزرگ می شود لزوما بالغ، مستقل، کاردان فردا نخواهد بود.
تشویق کنید
مطالعات انجام شده در زمینه ی تعلیم و تربیت کودک نشان می دهد که بعضی از والدین، به آنچه دکتر مارتین هافمن آنرا ” اعمال قدرت” می نامد تاکید زیاد دارند. اعمال قدرت معنای ساده ای دارد: هر چند من میگویم انجام بده، اگر بدانی که صلاح تو را می خواهم، توصیه مرا قبول میکنی. به عبارت دیگر پدر و مادر بدون ذکر دلیل که می تواند به درک و فهم بیشتر کودک منجر شود، او را به انجام کار مجبور می کنند. به استناد پژوهشهای صورت گرفته، درک اخلاقی کودکانی که پدر و مادرشان به جای استدلال، اعمال قدرت می کنند، به ندرت از حد ترس از مجازات فراتر می رود. برای کمک به کودک تا به جای استناد به ترس از مجازات به مرحله ی بالغانه تری برود، باید توانایی اعمال قدرت را با استدلال اخلاقی سطح بالاتر همراه کنیم. در اغلب موارد یک توضیح مستدل کافی است. مثلا اگر کودک 5 ساله شما خواهرش را کتک می زند و یا با کودک همسایه بد رفتاری می کند و مثلا او را به بازی نمیگیرد، می توانید او را به تفکر درباره ی پیامد رفتارش دعوت کنید: مثل اینکه ” به نظر تو وقتی خواهرت را می زنی چه احساسی پیدا می کند، اگر دیگران تو را به بازی نگیرند چه حالی پیدا میکنی؟” در صورت تکرار رفتار ناخوشایند، یک تنبیه جزیی، احتمالا برای اصلاح رفتار کودک لازم است. به جای استفاده از عباراتی نظیر ” نبینم که دیگر چنین کاری بکنی” که به ندیدن پدر و مادر و لاجرم گیر نیفتادن تاکید دارد، اشاره به دلیل اصلاح رفتار، از اهمیت بیشتری برخوردار است.
همچنین در بحث با کودک و وقتی از دلیل و علت حرف می زنید، سعی کنید قدرت تجسم اخلاقی او را تحریک کنید. کودک برای تجسم حرف شما و برای اینکه بتواند خود را در هیبت خطاکار ببیند به کمک شما احتیاج دارد. شاید مجبور شوید که موضوع صحبت را آب و تاب دهید، حتی می توانید نمایشنامه ای را بازی کنید. اسباب بازی مورد علاقه اش را پنهان کنید و از او بپرسید: راستی اگر کسی اسباب بازی تو را بدزدد خوشت می آید؟ آیا کار درستی است؟ نه؟ چرا نه؟
به کودک بگویید که انجام بعضی از کارها درست نیست
وقتی فرزند من کار اشتباهی انجام دهد وظیفه ی من چیست؟
اینجاست که آموزش ارزشها مطرح می شود. مثلا ارزش صداقت را در نظر بگیرید. صرفنظر از اینکه برای کودک از علت اهمیت صداقت صحبت می کنیم باید اهمیت صادق بودن را به او بیاموزیم. می توانیم برای بچه ها داستانهایی درباره صداقت و درستکاری تعریف کنیم. می توانیم صداقت را در عمل آموزش دهیم. با باز پس دادن پول اضافه ای که صندوقکار فروشگاه مواد غذایی به اشتباه به ما پرداخت کرده، با پیدا کردن صاحب پول، کیف، یا هر شی ارزشمندی که در کوچه و خیابان پیدا میکنیم، در عمل به کودک درس صداقت و درستکاری می دهیم.
دزدی، دروغ گفتن،دعوا کردن، رفتار ظالمانه با سایر بچه ها و بسیاری از اعمال مشابه، گاهی ناشی از احساسات پنهان، وازدگی، حسادت، رشک و غبطه و یا خشم نسبت به یکی از بزرگترهاست. بچه ها اغلب، بی آنکه عمدا بخواهند با بدرفتاری پیامی را مخابره می کنند: ” به محبت شما احتیاج دارم.” ، ” از دست شما عصبانی و دلگیر هستم” ، ” از برادرم متنفرم” . وظیفه ی پدر و مادر این نیست که با مشاهده ی بدرفتاری با پرخاش به مجازات کودک اقدام کنند به جای آن لازم است که با شکیبایی و با صبر و حوصله، علت اصلی بد رفتاری را ریشه یابی نمایند. اگر فرزند شما مرتب رفتار ناپسندی را تکرار می کند و نمی توانید ریشه های اصلی ناراحتی او را بیابیدبه روانشناس تخصصی کودک و نوجوان رجوع کنید.
به شخصیت کودک احترام بگذارید
احتمالا، طبیعی ترین و موثرترین راه برخورد با کودک رفتار انسانی با اوست. مسلما بچه ها هم ردیف پدر و مادر نیستند، با این حال در انسان بودن آنها شکی نیست و احساساتی دارند که توجه به آنها لازم و ضروری است. به شخصیت کودک احترام بگذارید. باید همانطور که از او انتظار ادب داریم متقابلا با او مودبانه رفتار کنیم. باید با صبر و شکیبایی به اعتراضهایشان گوش کنیم و حرفهایشان را بشنویم.
مرکز مشاوره دیدار 02188893258
http://t.me/clinicdeedar
www.clinicdeedar.com