بازی درمانی کودک محور
بازی درمانی کودک محور
مشارکت والدین و معلم ها در بازی درمانی کودک محور
والدین بعد از اینکه با مشکلات هیجانی رفتاری کودکشان روبرو میشوند اغلب امیدوارند که درمانگران کودک می توانند به کودک حرف هایی زده و یا کارهایی برای او انجام دهند که باعث تغییر رفتار در او بشود.
یکی از وظایف درمانگر در طی ملاقات اولیه با والدین ، آموزش آنها درباره رشد و بازی کودک است به نحوی که آنها را در فرآیند درمان درگیر کند.
برخی از نظراتی که درمانگران می توانند با والدین به اشتراک بگذراند از قرار زیر است:
در طی دوران کودکی بیشتر آنچه کودک یاد می گیرد از طریق بازی است. بازی روش خودبیانی و خود ابرازی ارجح کودک است. بازی همچنین یک استعاره برای ابراز مطالب خوداگاه و ناخودآگاهی است که کودک هنوز یاد نگرفته است که چطور آن را در قالب كلمات بگذارد. بنابراین بازی وسیله ای است که توسط آن جهان ناخوداگاد کودک را می کاود.
کودکان مینیاتوری از افراد بزرگسال نیستند. آنها انسان های کوچکی هستند که مغزهایشان هنوز رشد کامل نیافته و تجارب کمی از زندگی دارند و با مسائل زیادی از قبيل أموختن درباره خودشان، جهانی که در آن زندگی می کنند و بهترین راه مواجه شدن با این دنیای بزرگ روبه رو هستند. از طرف دیگر کودکان برای مهارت پیدا کردن در عملکرد صحیح در این جهان پیچیده، دارای توانایی ذاتی و ظرفیت هوشی بالایی هستند. درمانگران CCPT که به مراحل رشد کودک آگاهی کافی دارند. آموخته اند که چنانچه کودک در یک محیط درک کنند. پذیرنده و ایمن قرار گیرد توانایی آن را دارد که بتواند بر خودش غلبه کرده و مشکلاتش را خودش حل کند. این محیط درک کننده، پذیرنده و ایمن همان اتاق بازی CCPT همراه با یک درمانگر کاملا آموزش دیده CCPT است.
معرفی بازی درمانی کودک محور به والدین: اهمیت همدلی
هنگامی که والدین برای درمان کودکان خود مراجعه می کنند، حالت تدافعی یا احساس بی کفایتی داشته و مملو از سوالات بی پاسخ هستند. اگر چه اکثر والدین هرگز مهارتهای فرزندپروری را آموزش ندیده اند اما می دانند که مبنای قضاوت جامعه درباره این که این آنان والدین باکفایتی هستند یا نه، نحوه عملکرد فرزندانشان است. درمانگران کودک باید در برخورد با والدین موضع غير قضاوتی داشته باشند. بیشتر والدین بعد از به دنیا آمدن کودکشان اطلاعات زیادی درباره چگونگی بزرگ کردن یک کودک یا چگونه یک والد خوب بودن را ندارند. اکثر افراد در مورد یک ماشین جدید و یا یک وسیله به مراتب اطلاعات و دستورالعمل بیشتری دارند تا درباره وظایف پیچیدهای که برای بزرگ کردن یک کودک با آن روبه رو می شوند. با این وجود اکثر والدین دوست دارند که والدین خوبی باشند فقط ممکن است راهکارهای لازم را ندانند.
با در نظر گرفتن این مطلب درمانگران CCPT باید برای کمک به کودکان همراد والدین باشند. والدین نه دشمن فرزندان خود و نه دشمن درمانگران هستند. در واقع والدین اعضای ارزشمند تیم درمان هستند. والدین می توانند اطلاعات مفیدی درباره فرزند و زندگی خانوادگی کودک ارائه بدهند. آنها کسانی هستند که ۲۴ ساعت شبانه روز و هفت روز یک هفته را با فرزندنشان هستند و رفتار او را مشاهده می کنند. کودکشان را میشناسند و او را دوست دارند. به این ترتیب والدین سرمایه ای از اطلاعات درباره کودکشان دارند که به فرایند درمان کمک خواهد کرد. درمانگران لازم است به والدین نشان بدهند که آنها برای اطلاعاتی که والدین در اختیارشان قرار میدهند و مشارکتشان در فرایند درمان کودکشان ارزش قائل هستند. رویکرد مشارکت دادن والدین در فرایند درمان احتمال موفقیت در درمان را افزایش میدهد.
برگزاری یک جلسه با والدین به تنهایی (بدون حضور کودک)، قبل از این که درمانگر برای کودک CCPT را توصیه یا شروع کند، می تواند برای درمانگر اطلاعات مفیدی فراهم
آورد. در آن جلسه مهمترین چیز این است که درمانگر به صورت همدلانه به نگرانیهای ) والدین گوش دهد. گوش دادن همدلانه درمانگران به نگرانی های والدین و پذیرش واقعی احساسات و نگرانی های آنها باعث ایجاد اعتماد والدین به درمانگر خواهد شد. والدین وقتی که احساس کنند نگرانی های آنها شنیده شده است و احساساتشان درک شده است با اطمینان می توانند فرزند خود را به درمانگر بسپارند. علاوه بر این، یک درمانگر که نگرانیهای والدین را به طور کامل و خوب میشنود در موقعیت بسیار بهتری برای ارائه دلایل منطقی برای رویکرد CCPT به والدین قرار دارد. برای مثال تصور کنید به والدین یک کودک نافرمان فرصت داده شود درماندگی و ناکامی خود را برای منضبط کردن کودکشان ابراز کنند. این اطلاعات دریچه ای برای درمانگر باز می کند. والدین صحبتها و درد و دل های خود را کرده اند و حرف های آنها شنیده شده است و حالا آنها آماده هستند حرفهای درمانگر را بشنوند. در این مرحله، درمانگر میتواند توضیح دهد که در کودک احساسات نهفته حل نشده ای وجود دارد که ممکن است کودک آنها را به روش هایی مانند عدم اجرای قوانین یا نداشتن نظم و انضباط نشان دهد چرا که کودک راه های دیگری برای ابراز آن احساسات نمی شناسد.
درمانگر می تواند این گونه ادامه بدهد:
بازی وسیله اولیه و اصلی کودک برای بیان خود است. کودکان در بازی درمانی رادهای مناسب برای بیرون ریزی احساسات حل نشده خود را پیدا خواهند کرد. همچنین به عنوان بخشی از روند بازی درمانی، کودکان یاد می گیرند که آنها مسئول رفتار خود هستند. این امر باعث می شود کودکان کنترل های درونی را و این که هر انتخاب آنها پیامدی به دنبال خواهد داشت را فراگیرند. آنها یاد می گیرند اگر محدودیت ها را رعایت کنند پیامد مثبت دریافت کرده و اگر محدودیتها را زیر پا بگذارد پیامد منفی دریافت خواهند کرد.
اکثر والدین اغلب در مورد اعتماد به نفس کودک خود نگران هستند. آنها ممکن است مثلا وقتی کودکشان از گروه همسالان طرد شده باشد یا از طرف معلم مورد تنبیه قرار گرفته باشد نگران از دست دادن اعتماد به نفس کودکشان باشند. در چنین مواردی فرصت خوبی است که درمانگر بعد از این که به طور کامل و به صورت همدلانه به نگرانیهای والدین گوش داد برای آنها درباره اصول CCPT توضیح دهد. این توضیحات می تواند شامل مواردی از این قبیل باشد که بازی درمانی چگونه به کودکان فرصت میدهد تا بر خودشان، احساسات و رفتارشان تسلط پیدا کنند و چطور این تسلط منجر به بهبودی اعتماد به نفس آنها میشود. درمانگر همچنین می تواند توضیح دهد که چگونه هر رویداد منفی در زندگی کودک میتواند بر اعتماد به نفس او آسیب برساند. مثلا وقتی که کودک از طرف یک بزرگسال مورد سرزنش واقع می شود و یا مورد تمسخر همسالان قرار می گیرد ممکن است باعث سرخوردگی او شده و بر اعتماد به نفسش ضربه وارد شود هنگامی که کودکان از طریق بازی درمانی یاد می گیرند که آنها میتوانند بر روی پیامد اعمال خود کنترل داشته باشند. آنها سعی می کنند برای دستیابی به نتایج مثبت تر انتخابهای بهتری داشته باشند و این امر در نهایت باعث افزایش خود ارزشی در آنها میشود. همان طور که این مثال ها نشان دادند درمانگری که خوب گوش میدهد می تواند توصیه هایش برای CCPT یا هر مداخله دیگر را به طور مستقیم با نگرانی های والدین ربطبدهد. وقتی درمانگران به والدین کمک می کنند که ارتباط بین مشکلات کودکشان و فرایند CCPT را درک کنند، آنها ارزش رویکرد بازی درمانی در کمک به کودکشان را در می یابند و به آن ارج خواهند گذاشت.
ایجاد اهداف درمان
قبل از ایجاد اهداف درمان بهتر است درمانگر از والدین و خواهر و برادرهای کودک دارای مشکل و همچنین خود کودک دعوت کند در یک بازی خانوادگی شرکت کنند. تمام اعضای خانواده برای مدت ۱۵ تا ۲۰ دقیقه، در حالی که درمانگر آنها را مشاهده می کند در اتاق بازی با یکدیگر بازی می کنند. این فرایند به درمانگر کمک می کند درکی از اهداف رفتارهای کودک و همچنین چگونگی ارتباط کودک با دیگر اعضای خانواده به دست آورد. این درک از کودک، در زمینه سیستم خانواده برای همه اشکال مداخلات درمانی کودک مهم است.
در طول مشاهدات بازی خانواده، درمانگر در گوشه ای از اتاق به طوری که مزاحم نباشد می نشیند و یا اگر اتاق مشاهده وجود داشته باشد آنجا مینشیند. درمانگر از خانواده میخواهد که فرض کنند که او در اتاق نیست و با یکدیگر بازی کرده و لذت ببرند. سپس درمانگر در حین بازی اعضای خانواده، به دقت تعاملات بین آنها و روش هایی که والدین برای کنترل رفتار کودکان از قبیل: رفتار مشکل ساز، برخوردها و یا مشکلات عصبی یا بیولوژیکی (بیش فعالی، حواس پرتی، مشکلات گفتاری، راه رفتن غیرطبیعی، تیک، مسائل شنوایی، و غیره) اعمال می کنند را زیر نظر می گیرد.
درمانگر در حین بازی اعضای خانواده با یکدیگر، درباره فرایندهای کیفیت دلبستگی، محدودیتها و قوانین حاکم بر خانواده، سبکهای فرزندپروری، نقش های اعضای خانواده و نحوه ارتباطات بین آنها اطلاعاتی را به دست می آورد. در پایان مشاهده، درمانگر با والدین (بدون حضور فرزندان) گفتگویی دارد و از آنها درباره این که این وقت بازی که داشتند چقدر شبیه و یا متفاوت با تعاملات بین آنها در داخل خانه بود سوالاتی میپرسد. بعد از این که درمانگر به صحبت های والدین به صورت همدلانه گوش داد مشاهدات خود را خلاصه می کند. درمانگر همچنین نگرانی های دیگر والدین که ممکن است خارج حوزه CCPT باشند مانند مشکلات گفتاری یا عصبی را نیز بررسی می کند.
جلسه بازی خانواده، علاوه بر این که اطلاعات ارزشمندی برای بازی درمانگر فراهم می آورد یک روش خوب برای شناساندن اتاق مخصوص (یعنی اتاق بازی) و وسایل بازی که در CCPT استفاده میشود به کودک و والدین نیز هست. پس از اتمام جلسه مهم است از والدین راجع به این که آیا سوال یا نقطه نظری در رابطه با اتاق بازی یا اسباب بازی هایی که کودک با آنها بازی خواهد کرد دارند جویا شد. این کار به بازی درمانگر فرصت می دهد به نگرانی هایی که ممکن است والدین در ارتباط با بودن وسایل بازی از قبیل تفنگ، وسایل بازی های پرخاشگرانه و یا هر اسباب بازی دیگری که ممکن است از نظر آنها برای فرزندشان مناسب نباشد بتواند رسیدگی کند. بار دیگر متذکر میشویم بازی درمانگر لازم است نسبت به احساسات والدین حساس بوده و به نگرانی های آنها به صورت همدلانه پاسخ دهد. پس از این که والدین احساس کردند حرف ها و نگرانی های آنها کاملا شنیده شده است آن موقع زمان مناسبی است که دلايل منطقی قرار دادن اسباب بازی های مختلف برای آنها توضیح داده شود. در بعضی مواقع نیز شاید تصمیم گرفته شود به درخواست والدین اسباب بازیهای مختلف دیگری به اتاق بازی اضافه شود. برای مثال، اگر والدین بگویند که اسباب بازی های اتاق بازی برای فرزندشان خیلی بچه گانه است، درمانگر ممکن است یکی دو اسباب بازی که والدین فکر می کنند ممکن است برای کودکشان مفید باشد، البته تا جایی که این انتخاب با معیارهای اسباب بازی اتاق بازی همخوان باشد به اتاق بازی اضافه کند. اگرچه معمولا در چنین مواردی، گوش دادن به نگرانیهای والدین و ارائه دلایل منطقی کافی است. علاومبراین فقط به این دلیل که یک پدر و مادر درباره اسباب بازی خاصی نگران هستند نمی توان اسباب بازی را از اتاق بازی حذف یا اسباب بازی را اضافه نمود. با این حال محتاطانه تر این است که این موضوع به طور کامل با والدین در میان گذاشته شود به گونه ای که آنها درک کرده و لزوم وجود اسباب بازی های اتاق بازی را بپذیرند.
هنگام ملاقات درمانگر با والدین برای شروع فرایند CCPT مهم است که درمانگر برای جویا شدن اهداف والدین از درمان کودک رابطه تیمی مفیدی را با آنها ایجاد کند. برای این کار بهتر است از والدین سوالاتی از این قبیل پرسیده شود: “اهداف شما برای درمان کودکتان چیست؟” ، “شما از درمان انتظار ایجاد چه نوع تغییراتی در کودکتان دارید؟”. “آیا کودک شما در ابراز احساساتش به طور مناسب، مشکل دارد؟” ، “أيا شما درباره اعتماد به نفس کودکتان نگرانید؟”، “بعضی از مشکلات کودکتان در مدرسه که شما به آن پی برده اید چه هستند؟” بر اساس اطلاعات ارائه شده از طرف والدین، بازی درمانگر اهداف خاص درمان را تهیه کرده و آن را با والدین در میان می گذارد به این ترتیب رابطه | همکاری آنها حفظ خواهد شد.
مدیریت مقاومت والدین با فرایند درمان
اگرچه والدین کودکان خود را برای درمان می آورند اما ممکن است فرایند را تهدیدی برای خودشان احساس کنند. بعضی والدین از طرف متخصصان اطفال یا پرسنل مدرسه تحت فشار قرار می گیرند که به دنبال درمان کودکشان بروند. والدینی که احساس بی کفایتی می کنند، ممکن است از این که بازی درمانگر عواطف کودکانشان را تسخیر کرده و آنها در جایگاه دوم در زندگی کودکشان قرار گیرند احساس نگرانی کنند. عده ای دیگری از والدین نیز ممکن است نگران باشند که کودکان با درمان آنها، بی کفایتی آنها را به عنوان والدین آشکار کند.
در چنین مواردی ممکن است والدین ندانسته (یا حتی آگاهانه) در بازی درمانی کارشکنی کنند، مگر این که درمانگران به این حساسیتها و مسائل نهفته در آن توجه داشته باشند. مثالی در این رابطه پسر ۶ سالهای است که مادرش اصرار داشت به دلیل اختلافاتی که بین او و همسرش در خانه وجود دارد فرزندش نیاز به درمان دارد. اگرچه پدر و مادر با همدیگر کودکشان را برای درمان آورده بودند اما کاملا واضح بود که پدر علاقه ای به این فرایند ندارد. به دلیل این که پدر احساس خوبی به فرایند درمان نداشت کودک نیز از این که خود را در بازی درمانی به صورت آشکار ابراز کند بیتمایل بود. وقتی که بازی درمانگر به صورت همدلانه ناخوشنودی واضح پدر را به او بازتاب داد پدر اعتراف کرد که او با فرایند درمان موافق نیست. زیرا خواهرش که فردی بسیار مشکل ساز بود در کودکی به درمان خیلی ضعیف جواب داده بود. و وقتی بزرگ تر شده بود خانه را ترک کرده بود. وقتی در مانگر به صورت همدلانه به صحبت های این پدر گوش داد و ترس او را پذیرفت. او توانست تشخیص بدهد که تجربه وبا خواهرش به این معنا نیست که درگیر شده پسرش در درمان منجر به نتیجه مشابه خواهد شد درنهایت پدر توانست در فرایند بازی درمانی درگیر شود و حتی بفهمد چگونه حشم او نسبت به پسرش درباره رفتار منفی او در عدم بروز آن رفتار بی تاثیر است. سرانجام پدر با کمک بازی درمانگر آموخت که چگونه با ایجاد محدودیت های مناسب تر برای فرزندش موجب کاهش خشم خود و بهبودی رفتار فرزندش شود.
بعضی از والدین اسرار دارند که کودکان خود را به درمانی که در آن بیشتر صحبت می شود یا درمان گفتاری نه بازی درمانی ببرند و این مشکلی است که بازی درمانگر با حساس بودن به نگرانی و علایق والدین و گوش دادن همدلانه می تواند بر أن فائق آید. هنگامی که درمانگران نگرانی ها و مسائل والدین را به خوبی درک کنند. بهتر می توانند دلایل منطقی برای انتخاب بازی درمانی را ارانه دهند و والدین نیز بهتر می توانند توصیه های درمانگر را بشنوند. مقاومت کردن برای درمان یک موضوع پیچیده ای است. السور، ونفلیت (۲۰۰۰، ۲۰۰۷) دلایل مقاومت والدین به بازی درمانی را با جزئیات آن مورد بررسی قرار داده اند و روش های موثری برای مشارکت بیشتر والدین در امر درمان ارائه داده اند. به طور کلی، درمانگران CCPT باید تمام تلاش خود را برای انجام فرایند درمان بکنند. در عین حال با توصیه هایی که برای درمان کودکان به والدین می کنند سعی کنند مقاومت آنها را بشکنند تا در امر درمان کودکشان مشارکت داشته باشند.
حساس بودن به نگرانی های والدین، گوش دادن همدلانه، و کار کردن به عنوان یک تیم با والدین بهترین راه برای اعتبار بخشیدن به بازی درمانی در نظر والدین است. گاهی فقط لازم است درمانگران به والدین یادآوری کنند که با فرایند درمان همراه بوده و صبوری کنند. اگرچه CCPT اغلب موجب تغییرات سریع در کودکان می شود، اما همیشه این گونه نیست. کودکان و خانواده آنها سیستم های پیچیده ای هستند. شاید بهتر باشد به والدین یادآوری کنیم که مشکلات کودکان یک شبه از بین نمی رود، به فرایند تغییر رفتار نمیتوان شتاب بخشید و مشکلات را سریع از بین برد.
اگر والدین به دنبال روشی باشند که سریعا جواب بدهد، ممکن است از درمان ناامید شده و قبل از موعد مقرر به فرایند CCPT پایان بدهند و در جایی دیگر به دنبال کمک باشند. اگرچه همدلی و صبر به درمانگران کمک خواهد کرد بتوانند والدین را بیشتر درگیر فرایند کنند اما گاهی مقاومت والدین را نمی شود بر طرف کرد. در چنین مواردی بهتر است درمانگران از موقعیت هایی که ایجاد شده به بهترین وجه درس گرفته و بر روی موفقیتهایی که قبلا در CCPT به دست آورده اند تمرکز کنند.
بازی درمانی کودک محور روشی بسیار کارآمد در درمان مشکلات دوران کودکی است.
مرکز مشاوره دیدار 02188893258
http://t.me/clinicdeedar
www.clinicdeedar.com