آیا شما به شانس اعتقاد دارید؟

کشاورزی بود که یک پسر و یک اسب داشت.روزی اسب کشاورز فرار کرد و همه ی همسایه ها برای دلداری نزد او رفتند و گفتند:((چقدر بد شانسی که اسبت فرار...