Notice: Function _load_textdomain_just_in_time was called incorrectly. Translation loading for the antispam-bee domain was triggered too early. This is usually an indicator for some code in the plugin or theme running too early. Translations should be loaded at the init action or later. Please see Debugging in WordPress for more information. (This message was added in version 6.7.0.) in /home/clinicde/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114
Notice: Function _load_textdomain_just_in_time was called incorrectly. Translation loading for the rocket domain was triggered too early. This is usually an indicator for some code in the plugin or theme running too early. Translations should be loaded at the init action or later. Please see Debugging in WordPress for more information. (This message was added in version 6.7.0.) in /home/clinicde/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114
Notice: Function _load_textdomain_just_in_time was called incorrectly. Translation loading for the wordpress-seo domain was triggered too early. This is usually an indicator for some code in the plugin or theme running too early. Translations should be loaded at the init action or later. Please see Debugging in WordPress for more information. (This message was added in version 6.7.0.) in /home/clinicde/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114
Notice: Function _load_textdomain_just_in_time was called incorrectly. بارگذاری ترجمه برای دامنه hueman زودتر از حد مجاز فراخوانی شد. این معمولاً نشاندهندهٔ اجرای کدی در افزونه یا پوسته است که خیلی زود اجرا شده است. ترجمهها باید در عملیات init یا بعد از آن بارگذاری شوند. Please see Debugging in WordPress for more information. (این پیام در نگارش 6.7.0 افزوده شده است.) in /home/clinicde/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114 حمایت عاطفی | مرکز مشاوره دیدار
قوانین حاکم بر روابط موفقیت آمیز با تغییر جامعه تغییر می کند. پیشرفتهای سیاسی، تکنولوژی و علمی بسیاری از نوع بشر، فوق نگرانی های فوری، راز بقا و امنیت را تهدید کرده است. دیگر زنان و مردان عمدتا برای مطمئن ساختن بقا و امنیت فیزیکی شان به یکدیگر نیاز ندارند. امروزه اگر زنها و مردها در روابط به سوی یکدیگر کشیده می شوند نه تنها برای حمایت از نیازهای جسمانی یکدیگر است، بلکه برای ارضاء نیازمندی های روانی یا احساسی برترشان نیز هست. وقتی نیازهای جسمانی بقا و امنیت بطور کلی ارضا می شود، روابط یک جهت یابی جدید بخود می گیرد، نیازهای عاطفی پیشی میگیرند و متعاقبا مسائل و نزاعهای جدید ظاهر می گردند. این نزاعها و درگیری ها به این دلیل بوجود می آیند که سلسله ای از نیازهای جدید کلی شروع به نمود در ضمیر خودآگاه می کنند. از یک جهت، مثل این است که نیازهای عاطفی بیشتر مورد تقاضا می باشد. این نیازها تمام مدت آنجا هستند، اما در نهانگاه، همانطور که آنها بطرف جلو پیش می روند نیازهای روانی ما یک نقش کلیدی در موفق بودن روابط مان بازی می کنند. به عنوان مثال، در دوران مشکلات مالی، یک زوج ممکن است تا حد زیادی با همدیگر بسازند. در این زمان این دو نفر در تقابل با دنیا هستند. عاقبت آنها درجه بالاتری از امنیت مالی را بدست می آورند و بخاطر لذت بردن از امنیت و تکامل بیشتر، عدم خشنودی افزونی را تجربه می کنند. وقتی این نبرد در دنیای خارج تمام می شود، آنها آن را در خانه می یابند.
«مایک» به هنگام ازدواج با الن ۲۶ ساله، فقط ۲۲ سال سن داشت. به مدت هشت سال «الن» و «مایک» از ازدواجشان راضی و خشنود بودند، آنها وقتی شروع به زندگی کردند هر دو نفرشان فقیر و تهیدست بودند. الن بعنوان سرپرست پرواز کار می کرد تا از «مایک» بهنگام تحصیل در مدرسه حقوق حمایت مالی کند. آنها آن دوران را به عنوان دوران دشوار اما مملو از عشق، شادی و لحظات محبت آمیز بخاطر می آورند. این زوج ظاهرا هیچ مشکلی در روابطشان نداشتند. گویا آنها یک گروه بودند که برای اطمینان از بقا و امنیت می جنگیدند. آنها می توانستند به آسانی مسائلشان را نادیده بگیرند زیرا تصور می کردند بالاخره یک روز اوضاع فرق خواهد کرد. هشت سال بعد، «مایک» یک وکیل موفق با حقوق بالا و دالن مادر دو فرزند شد. گرچه همه چیز بنظر می رسید که در این رابطه هموار باشد، اما اینطور نبود. به محض اینکه نیازهای مادی آنها در جهان خارج برآورده شد، آنها متوجه شدند که از باهم بودن چقدر ناراضی و ناخرسند هستند، «مایک» دیگر به همسرش علاقه نداشیت و نسبت به او دچار هیجان نمی شد. «الن» تظاهر میکرد که همه چیز عالی و بر وفق مراد است. سه ماه بعد آنها به یک خانه چهار خوابه جدید و زیبا نقل مکان کردند، اما یک عاشق منشی اش شده بود. وقتی «الن» موضوع را فهمید، آنها نزد مشاور رفتند. او دریافت که کاملا از زندگیش ناراضی و ناخشنود است. آنها پس از کار زیاد برروی روابطشان، می توانستند آنها را تعمیر کنند. «مایک» و «الن» خوشبخت بودند. زوج های زیادی در جستجوی کمک نیستند، بلکه فقط طلاق می گیرند.
وقتی رابطه ای تغییر از مبنای جسمانی به عاطفی را متحمل می شود یک زوج باید بدانند که ناچار مشکلات جدیدی برایشان بروز خواهد کرد. شیوه های قدیمی وابسته بودن به یکدیگر خوشنود ! یا ارضا کننده نیست. به این دلیل که زنها بطور کلی از نیازهای عاطفی شان آگاهترند، نخست زن عدم ارضاء را تجربه می کند. همسر او، به نوبه خود شروع به حس کردن فقدان ارضاء در پاسخ به نارضایتی زن می کند. همانطور که آنها موفق تر می شوند آن مرد از نارضایتی همسرش ناشکیباتر می گردد زیرا که دلایل فیزیکی کمتری برای حساب کردن روی آن وجود دارد. او دلیل می آورد که به این علت که آنها از لحاظ مادی غنی تر هستند، زن باید خوشبخت باشد.
واقعیت اینست که به این دلیل که آنها از لحاظ مالی امنیت بیشتری دارند، نیازهای عاطفی که احتیاج به حمایت و توجه مداوم آن مرد دارد نمود پیدا می کند، مرد تمایل به مقاومت پیدا می کند چرا که فکر می کند با به دست آوردن موفقیت مالی وظیفه اش را انجام داده است. هیچکدام خوشحال نیستند و هریک می خواهند دیگری را ملامت کنند. یکی از بزرگترین مشکلات اینست که آنها در وهله اول از داشتن این مشکلات متنفرند. با این مشکلات جدید قابل اجتناب نیستند. اگر دو نفر درک کنند و بپذیرند که این مسئله چاره ناپذیر است، پس از همدیگر متنفر نخواهند شد. آنها رابطه شان را زیر سؤال نمی برند، بلکه در عوض از سبک های قدیمی شان از وابستگی و ایجاد ارتباط خواهند پرسید. آنها بجای تغییر دادن همسرانشان، می توانند انرژی خود را متوجه بهبود توانایی هایشان برای ارائه و دریافت حمایت عاطفی کنند.
هفت نگرش مثبت
هفت نیاز با نگرش عاطفی اساسی وجود دارد که برای ایجاد یک رابطه واقعا دوست داشتنی و از لحاظ عاطفی حمایت کننده ضروری هستند: عشق، توجه، تفاهم، احترام، ستایش، پذیرش و اعتماد. تمام این نگرشها وفنی شخص احساس می کند از لحاظ عاطفی مورد حمایت است به میزان های مختلفی وجود دارند. احساسات مثبت مثل تکمیل امنیت، خوشبختی، قدردانی، خشنودی و رضایت، هیجان و اعتماد بطور ناخود آگاه زمانی که ما قادر به ارضاء نیازهای عاطفی اصلی خود هستیم تعمیم و گسترش می یابد.
عشق:
عشق یک نگرش ارتباطی، اتحادی، مشارکتی یا الحاقی می باشد. بدون انتقاد یا ارزیابی عشق می گوید: ( ما ممکن است با هم تفاوت داشته باشیم اما مثل هم هستیم. من خودم را در وجود تو و تو را در وجود خودم می بینم.)
در یک جنبه ذهنی عشق از طریق درک متقابل ابراز می گردد. آگاه شدن یک حس از وابستگی، می گوید: ( من در این روش مشابه به تو وابسته هستم.) عشق در سطح عاطفی از طریق تلقین ابراز می گردد. عشق، ارتباط احساسات را نشان می دهد و می گوید: (من به احساسات تو وابسته هستم و احساسات مشابه با تو دارم.) و نهایتا در سطح فیزیکی عشق از طریق تماس بیان می گردد.
توجه:
یکی از نگرش های عمیق مسئولیت یک نفر برای واکنش نشان دادن به نیازهای شخصی دیگر، توجه کردن و نشان دادن علاقه عمیق با نگرانی صمیمانه برای رفاه زندگی دیگری می باشد. وقتی به کسی اهمیت می دهیم علامت آنست که تحت تأثیر رفاه زندگی آن شخص یا نقطه مقابلش هستیم. هرچه یک فرد بیشتر اهمیت بدهد، طبیعتا بیشتر تحریک می شود تا دیگران را راضی کرده با حمایت نماید. اهمیت دادن همینطور آگاه شدن از چیزی است که برای یک نفر مهم است. توجه کردن به کسی تأیید می کند او (مرد یا زن) از نظر ما استثنایی است.
درک:
یک نگرش تفاهم آمیز معنای یک جمله، احساس یا وضعیت را تأیید می کند. این نگرش فرض نمیکند تمام جوابها را از قبل می داند. یک نگرش تفاهم آمیز از ندانستن شروع می شود، معنا را از چیزهایی که شنیده شده جمع می نماید و به سوی تأیید کردن چیزی که منتقل شده است حرکت می کند. ما با تفاهم قادریم دنیا را از دریچه چشمان یک نفر دیگر ببینیم. یک نگرش تفاهم آمیز می گوید: ” پیش از اینکه از تو انتقاد کنم، کفش هایم را در خواهم آورد و برای مدتی با کفشهای تو راه خواهم رفت.”
احترام :
یک نگرش احترام آمیز، آگاهی بخش حقوق، آرزوها و نیازهای شخصی دیگر است. این نگرش تسلیم آرزوها و نیازهای فرد دیگر نه به خاطر ترس، بلکه به دلیل اطلاع از صحت آنها می شود. احترام خبر از ارزش و اهمیت شخصی که وجود دارد و نیز نیازهای او می دهد. احترام نگرشی است که فرد را تحریک می کند تا حقیقتا به دیگری به این دلیل که او استحقاقش را دارد خدمت کند.
قدرشناسی :
یک نگرش قدرشناسانه ارزش تلاشها یا رفتار دیگری را اطلاع می دهد. این نگرش ما را متوجه می سازد که بیان هستی یا رفتار خود دیگر رفاه آن فرد ستایشگر را غنی کرده است. تقدیر یک واکنش طبیعی در مقابل حمایت شدن است. تقدیر به ما الهام می دهد که با حسی کامل و شادی بخشی به سوی دیگران برگردیم. تقدیر کردن اطلاع می دهد که از نعمتی که به ما داده شده است منفعت می بریم.
پذیرش:
یک نگرش پذیرا اطلاع می دهد هستی یا رفتار فرد دیگری با علاقه و اشتیاق دریافت شده است. این نگرش کسی را طرد نمی کند، بلکه ثابت می کند فرد دیگر بطرز دلپذیری دریافت شده است. در حقیقت، پذیرش توام با حس احترام نسبت به چیزی است که به دست آورده ایم. این یک نگرش مجهول قابل اغماض یا رد شده نیست. پذیرفتن یک شخص به معنای تأیید این نکته است که آنها برای شما کافی هستند. این نکته بدان معنا نیست که شما فکر می کنید آنها نمی توانند بهبود یابند، بلکه نشان می دهد براینکه شما سعی ندارید آنها را اصلاح کنید. پذیرش نگرشی است که اشتباهات دیگران را می بخشد.
اعتماد:
یک نگرش اعتمادگونه از ویژگیهای مثبت یک شخصیت دیگر خبر می دهد، مثل صداقت، درستی، قابلیت اعتماد، عدالت و خلوص. وقتی اعتماد نباشد معمولا افراد با توجه به نیت شخص به سوی نتایج منفی و اشتباه می روند. اعتماد به هرجرمی معنای شک را می دهد و فرض می کند که باید توضیح خوبی برای علت وقوع آن حادثه وجود داشته باشد. اعتماد در یک رابطه زمانی رشد می کند که هر همسری درک کند که دیگری هرگز قصد اذیت و آزار او را ندارد. نزدیک شدن به همسر قابل اعتماد به این معناست که باور کنیم آنها قادر و مشتاق به حمایت از یکدیگر هستند.