تاثیرگذاری
تاثیرگذاری روی افراد، موضوع مهمی است. زیرا یادآوری های بعدی را به وجود می آورد. تاثیر اولیه، نخستین و شاید تنها فرصت مناسبی است که به افراد دنیا بگوییم ما چگونه انسانی هستیم.
ما در عصری زندگی می کنیم که مردم به سرعت تغییر شغل می دهند، دوستان جدید پیدا می کنند و با سرعتی بسیار بیشتر از گذشته، رابطه ها و ارتباطات را به وجود می آورند. اولین جلسات انقدر پشت سر هم اتفاق می افتد که بندرت متوجه آنها می شویم، ممکن است هر روز با فرد جدیدی آشنا شویم و صحبت کنیم. مثلا متصدی صندوق یک فروشگاه،شخصی در باشگاه ورزشی، همکار جدید، مشتری تازه و … در این برخوردها گاهی درباره وضع هوا حرف می زنیم، گاه درباره شرایط زندگی مان و بدین گونه درک جدیدی از دیگران به دست می آوریم. بر اساس همین روابط متقابل کوتاه، تصویری از ما در ذهن این غریبه ها نقش می بندد که در نتیجه آن، از ما خوششان می آید یا بالعکس. واقعیت این است که افراد به سرعت و ناخواسته با توجه به حرف ها و رفتارهای اولیه فرد روبرو برداشت خود را می کنند. در واقع در نگاه اول، افراد نمونه کوچکی از شما را می بینند و بخش باریکی از زندگی تان را لمس می کنند؛ اما همین نمونه کوچک، باعث می شود که به طور ناخودآگاه فرض کنند این مختصر آگاهی، تصویر دقیقی از کل شخصیت شماست.
بررسی های روانشناختی نشان داده است افراد هنگام ارزیابی دیگران به اطلاعات اولیه ای که به دست می آورند، بهای بیشتری می دهند تا اطلاعاتی که بعدا به دست می آورند. به عبارت دیگر، به احتمال زیاد افراد آنچه را در شروع کسب می کنند، درست و صحیح می پندارند. برای مثال اگر در اولین جلسه آشنایی، رفتار گرم و محبت آمیزی از خود بروز دهید، برداشتی از شما به دست می آید که دیگران به گرم و صمیمی بودن شما اعتقاد پیدا می کنند و اگر حتی بعدا گوشه گیر و در خود فرورفته ظاهر شوید، برایشان مهم نیست یا کمتر متوجه می شوند. اگر اطلاعات اولیه منفی باشند، بیشتر از اطلاعات مثبت تاثیر بر جای می گذارند. به عبارت دیگر، برای از میان برداشتن اولین تاثیر منفی باید رفتارهای مثبت فراوانی را به نمایش بگذارید.
یکی از اشتباهات افراد در نخستین برداشت از رفتار طرف مقابل این است که فکر می کنند. اگر کسی یک ویژگی مثبت دارد، دارای مجموعه ای از دیگر صفات مثبت هم هست؛ در حالی که ممکن است او آنها را نداشته باشند. برای نمونه شاید کسی که به نظرتان تیزبین رسیده است. در آن واحد او را باهوش، دوست داشتنی و موفق ارزیابی کنید؛ هر چند ممکن است این خصوصیات را در او مشاهده نکرده باشید و در واقعیت نیز فاقد این خصایص باشد.
برای داشتن تاثیری خوب اقدامات زیر می تواند مفید باشد:
آراسته باشید و لبخند بزنید
اولین تأثیر در برخورد اولیه، معمایی ظریف است. اگر آن را باز کنید، هر بخش آن را به روشنی می بینید و متوجه می شوید که چه تاثیری بر کل دارد. این تاثیرات کاملا به طور منظم اتفاق می افتد، به طوری که بندرت متوجه آنها می شویم. تاثیر خوب گذاشتن اولیه، نشانه احترام است. شما در واقع به طرف دیگر می گویید برایم مهم است که درباره من چه قضاوتی می کنی، می خواهم در حضور تو به بهترین شکل ظاهر شوم. این به مراتب بهتر از این است که بگویید من این هستم یا قبول کن یا نکن.
بکارگیری درست زبان بدن در اولین برخورد
قضاوت لحظه ای و آنی در برخورد اول بسیار تاثیر دارد. بخشی از این تاثیر برگرفته از زبان بدن می باشد. به طور کلی اقداماتی که در لحظه اول برخورد، مانع ارتباطی ایجاد می کند عبارتند از خاراندن سر، جویدن عصبی گوشه لب ها، دوری از تماس چشمی، قوز کردن یا بی انعطاف ایستادن و …
زمانی که فرد در اولین برخورد لبخندی نمی زند، حالت بدنی خشکی دارد و یا به افراد نگاه نمی کند باعث می شود افرادی را که به او نزدیک می شوند ناامید کند. انسان ها به طور کلی از کسانی استقبال می کنند که پرانرژی و گشاده رو باشند و لبخند یکی از مطمئن ترین ابزار زبان تن است. لبخند شما می گوید در آن لحظه خوشحال و راضی هستید. وقتی به کسی لبخند می زنید، سلول های عصبی منعکس کننده او از هم باز و شاد می شوند و متقابلا لبخندی را به نمایش می گذارد و آگاهانه یا نا آگاهانه احساس می کند روی شما تاثیر خوشایندی گذاشته است.
اما نکته مهم این است که لبخند زمانی واقعی برداشت می شود که چشم ها و بقیه بخش های صورت را هم در بر گیرد. در ضمن مهم ترین جنبه لبخند در تاثیر گذاری اولیه، رنگ دندان هاست، در دنیای امروز داشتن دندان های زرد، رنگ مرده ای به شخص می دهد. وضع ظاهر نیز در تاثیرات اولیه نقش تعیین کننده ای دارد، در واقع نوع وضع ظاهر نخستین اطلاعات را در اختیار دیگران می گذارد. لباس آراسته و تمیز این پیام را منتقل می کند که فرد از اعتماد به نفس فراوان برخوردار است و به دنیای پیرامونش بها می دهد. برای خوب به نظر رسیدن لزوما نباید زیبا و خوش چهره باشید. البته، زیبا بودن چیز بدی نیست، اما داشتن اطمینان خاطر و اعتماد به نفس مهم تر است. اگر خوب، خوشایند و مورد اعتماد به نظر برسید ارتباط را جذب می کنید و طرف مقابل را در موقعیت آرامی قرار می دهید.
متخصصان بر این عقیده اند که تاثیر گذاری اولیه با برنامه نویسی ذهن انسان برای ارزیابی و طبقه بندی کردن در رابطه است. ما اطلاعاتی جمع آوری می کنیم تا بدانیم طرف مقابل چگونه با ما همخوانی دارد. به همین دلیل لازم است در جلسه اول همه توجهتان را به طرف مقابل بدهید. در اینجا، تماس چشمی از اهمیت بسزایی برخوردار است. سعی کنید در ۷۰ درصد اوقات، تماس چشمی برقرار کنید. وقتی در چشم های طرف مقابل نگاه می کنید در واقع به او می گویید حرفی که میزند معنی دار و برای شما مهم است. برقراری تماس چشمی برای نشان دادن اعتماد و اطمینان ضرورت دارد.
در برخی فرهنگ ها ناتوان بودن در برقراری تماس چشمی نشانه بی ادبی یا نشانه نداشتن اعتماد به نفس است و در مواردی اشخاصی ممکن است تصور کنند شما فردی دروغگو هستید و بالعکس. در بعضی از نقاط دنیا مانند آسیای جنوبی، نگاه کردن در چشم نشانه بی ادبی است. در حالی که برقراری تماس چشمی تا حدی مفید و خوب است، اما اگر پیوسته در چشم های دیگران نگاه کنید کار خوبی نکرده اید. با برقراری ارتباط چشمی و سر تکان دادن به افراد، به آنها احساس مثبتی را منتقل و خود را دست یافتنی تر معرفی خواهید کرد. متخصصان آداب معاشرت بر این نکته تاکید دارند که قاطعیت محکم دست دادن در شکل گیری تاثیرات، نقش تعیین کننده ای ایفا می کند.. روان شناسان پی برده اند که دست دادن محکم همراه با نمایش گذاشتن قدرت، مدت طول کشیدن دست دادن و برقراری ارتباط چشمی تاثیر مثبتی بر برداشتی که شخص در اولین جلسه روی دیگران می گذارد دارد. پس درست و مناسب دست بدهید، چرا که دست دادن نامناسب جواب «نه» طرف مقابل را برای شما به همراه دارد.
درست گوش دهید
لازم است با تمام وجود به طرف مقابل گوش بدهید. گاه وقتی برای اولین بار کسی را ملاقات می کنیم شاید برایمان دشوار باشد که با تمام وجود به حرف های او گوش بدهیم و این اشتباه بسیار بزرگی است. وقتی به حرف های کسی گوش می دهید بهتر است گه گاه سرتان را به سمتی خم کنید تا علاقه خود را به صحبت های او نشان داده باشید. مساله مهم دیگر در برقراری ارتباط موثر بلندی و کوتاهی صداست. ممکن است بلندی صدای شما با دیگران تفاوت داشته باشد. اگر بیش از اندازه بلند حرف می زنید چه بسا آن را طبیعی و نشانه اعتماد به نفس تان تلقی کنید، اما شاید دیگران آن را به حساب تكبر و نیاز به جلب توجه کردنتان بگذارند. اگر هم خیلی آهسته صحبت کنید، شاید آن را به حساب تواضع و فروتنی خود بگذارید، اما در نظر دیگران فاقد اعتماد به نفس ظاهر می شوید. پس باید بکوشید تن صدایتان با شرایط، محيط و طرف مقابل همخوانی داشته باشد.
سرنخ ها را دنبال کنید
شما در اولین ملاقات، از سرنخ هایی که دیگران به شما می دهند استفاده می کنید. شما هم این سرنخ ها را به دیگران می دهید، سرنخ هایی که می گویند از من فاصله بگیر یا من مناسب صحبت کردن با تو هستم. متوجه باشید یا نباشید، سرنخ هایی دارید که دیگران می فهمند تا چه اندازه باز و گشوده هستید. با حالت بدنتان، نگاه کردنتان و این که چگونه به افراد واکنش نشان می دهید، سرنخ ها را مخابره می کنید. مساله فقط این نیست که چه می گویید و چقدر صحبت می کنید، بلکه حرکت شما هم مهم است. زبان بدن شما در این مورد که تا چه اندازه در نظر طرف مقابل خود مورد پسند قرار می گیرید، نقش مهمی ایفا می کند. بنابر این توجه داشته باشید بدن خود را چگونه حرکت می دهید و حرکت چهره تان، روی دوست داشتنی بودن شما در نظر دیگران تاثیر می گذارد.
اجزای ارتباط
هر ارتباطی دارای اجزائی می باشد که می توان آن را به صورت زیر نام برد:
1- محتوای کلام: موضوع مورد صحبت می تواند به ادامه ارتباط یا قطع آن منجر شود. پس بهتر است گفتگو را طوری اداره کنیم که منجر به قطع رابطه نشود
۲- چگونگی شروع صحبت: روش آغاز گفتگو یعنی در واقع اولین جملات و اولین نشانه های غیر کلامی برقراری ارتباط، تعیین کننده تداوم ارتباط هستند
٣- نحوه جمله بندی: بسیاری از مواقع تحت تأثیر کلام دیگران قرار می گیریم فقط به این دلیل که برخی افراد می دانند چگونه بگویند. نوع جمله ها و استفاده از کلمات کنار هم باعث می شود صحبت گوینده برایمان جذاب باشد.
۴- زمان بندی ارتباط کلامی: هر ارتباطی زمان و وقت مشخصی را به خود اختصاص می دهد. برخی از این زمان بندی ها عمومی و کلی هستند و تقریبا همه افراد آن را رعایت می کنند، مثلا کسی نیمه شب به دیگری تلفن نمی زند. ولی برخی زمان بندی ها ظرافت بیشتری دارند و کسانی که ارتباط بین فردی موفق تری دارند این زمان بندی را به خوبی رعایت می کنند، منظور از زمان بندی زمان برقراری ارتباط، مدت آن و طول کلام در هر یک از زمان هایی است که فرد نقش گوینده را در ارتباط به عهده می گیرد.
۵- ملاحضات موقعیتی: جایگاه اجتماعی افراد، مکان و فضای اجتماعی از دیگر عواملی هستند که می توانند به ارتباط موثر منجر شوند.
6- چگونگی جمع بندی و ختم ارتباط: علاوه بر نحوه شروع یک ارتباط، چگونگی خاتمه آن نیز عامل مهمی در برقراری ارتباط مؤثر است. برای مثال جمع بندی نهایی و خلاصه کردن گفتگو راهی مؤثر برای ختم ارتباط است. ٧- تن صدا: افرادی که در برقراری ارتباط ماهر و کارآمد هستند، به کشش های آوایی کلام خود در طول محاوره توجه دارند.
۸- آهنگ صدا: علاوه بر کشش های آوایی، ریتم و آهنگ کلام نیز به مؤثر واقع شدن ارتباط کمک می کند. به سبک کلام افرادی که از موفقیت اجتماعی برخوردارند، توجه کنید. این افراد عوامل فوق الذکر را در کلام خود رعایت می کنند
9- تماس چشمی: ارتباط تنها گفتن و شنیدن نیست بلکه تماس چشمی ابزاری موثر جهت انتقال پیام های ظریف اجتماعی، حفظ توجه مخاطب و انتقال عاطفه نیز می باشد
۱۰- حالات چهره ای: چهره و نوع حرکات ابرو و دهان نیز پیام هایی به سمت مخاطب می فرستند که ارتباط را تسهیل کرده و یا با مانع مواجه می سازند.
۱۱- ژست ها: افرادی که در برقراری ارتباط ماهر هستند، به کلام،چشم و حالات چهره اکتفا نکرده و از دست ها، انگشت ها، پاها و باقی اندام های بدن برای انتقال پیام استفاده می نمایند.
۱۲- حالات بدنی: سبک نشستن، ایستادن و راه رفتن یک فرد نیز به طور خودکار پیام هایی به مخاطب منتقل می کند.
مهارت گوش دادن
گوش دادن در تعاملات اجتماعی به دو معنا به کار می رود. گوش دادن فعال اولین معنا را در بر می گیرد. این فن اصولا بر منعکس نمودن احساسات طرف مقابل تكيه دارد. برای اجرای این کار باید حداکثر استفاده را از حواس خود (شنوایی، بینایی) به عمل آوریم، روی آنچه شخص متقابل احساس می کند و بر زبان می آورد متمرکز شویم و با هدف درک کردن به او گوش دهیم. گوش دادن فعال زمانی نمایان می شود که رفتارهای ما حاکی از توجه ما به طرف مقابل باشد. دومین معنا، گوش دادن منفعل است. این نحوه گوش دادن بر جنبه های پنهان رفتار شنونده اطلاق می شود، مثلا ممکن است بطور پنهانی و بدون فرستادن پیام های کلامی و غیر کلامی به صحبت های شخص مقابل گوش فرا دهیم. بنابراین در گوش دادن منفعل بدون آنکه رفتار خاصی انجام دهیم که نشانه توجه ما به دیگران باشد، اطلاعات آنان را جذب می کنیم. در روابط بین فردی ما با مهارت گوش دادن فعال که شامل پیام های کلامی و غیر کلامی است سرو کار داریم. لذا برای کسب این مهارت باید رفتارهای کلامی و غیر کلامی آن را بشناسیم. پیام کلامی مانند بیان استنباط خود نسبت به نقطه نظرهای اصلی و احساسات گوینده با لحنی دوستانه و پیام های غیر کلامی مانند تصدیق سخنان طرف مقابل با استفاده از حالات چهره می باشند. پس گوش دادن عبارت است از «فرآیند شنیدن، انتخاب، جذب، سازماندهی، به خاطر سپردن و ارائه پاسخهای مشخص به محرک های شنیداری و غیر کلامی». در این تعریف بر دریافت و فهم درست از علایم کلامی و غیر کلامی تاکید شده است گوش دادن فعال یکی از مهمترین عوامل مؤثر در ارتباط است.
شنیدن و گوش دادن دو مقوله متفاوت هستند. شنیدن عمل ارادی اصوات است که یک عمل غیر ارادی بوده و فقط به دریافت محرکهای شنیداری اطلاق می شود و گوش دادن، فعالیتی انتخابی است که شامل دريافت و تفسیر محرکهای شنیداری می باشد.
گوش دادن به دو طبقه اصلی؛ غير فعال و فعال تقسیم می شود. گوش دادن فعال از نظر کیفیت کمی بالاتر از شنیدن است و زمانی رخ می دهد که گیرنده پیام، انگیزه زیادی برای گوش دادن دقیق ندارد. گوش دادن به موسیقی، تلویزیون و گوش دادن از روی ادب، نمونه هایی از گوش دادن غیر فعال هستند. از آنجا که تنها بخشی از ذهن ما درگیر توجه کردن است، لذا احتمال پرت شدن حواس یعنی تفکر در مورد چیزهای دیگری غیر از موضوع اصلی وجود دارد. بهترین راه برای حل این مشکل گوش دادن هدفمند می باشد، بنابراین گوش دادن فعال را می توان گوش دادن هدفمند تعبیر کرد. گوش دادن فعال به منظور کسب اطلاعات، راهنمایی گرفتن، درک دیگران، حل مشکلات، فهمیدن احساسات و حمایت عاطفی دیگران انجام می شود.
روش های مؤثر برای گوش دادن فعال
1-به فرد مقابل توجه کنید
– به طرف مقابل نگاه کنید و نشان دهید که به حرفهای او علاقه مندید. گاهی کمی به طرف او متمایل شوید و نشانه های غیر کلامی او را به شیوه ای ظریف تکرار کنید. سپس با گفتن کلماتی او را به صحبت بیشتر در مورد موضوع تشويق کنید و سعی کنید آنچه را که گفته نمی شود بشنوید. تلاش کنید تا ببینید هر چیزی را چگونه می گوید؛ کمتر صحبت کنید و در میان صحبت های او نیز وارد نشوید.
۲- سؤال کنید
– از حرفهای طرف مقابل اطلاعاتی را جمع کرده و سازماندهی کنید سپس از او سوال کنید. با این کار به وی نشان می دهید که به حرفهایش گوش می کنید.
3-بازخورد داده، بازگو کرده و خلاصه نمایید
– بازخورد دادن راهی برای بررسی این است که آیا برداشت شما درست بوده است یا خیر. برای بازخورد دادن آنچه را که گوینده گفته است تکرار یا بازگو نمائید. گاهی تکرار چند کلمه آخر گوینده او را به ادامه گفتار تشویق می کند
خصوصیات گوش دادن فعال
برای گوش دادن فعال می بایست پیام های مختلف را شنیده، معانی را درک کرده و سپس با ارائه بازخورد مطمئن شوید که برداشت طرف مقابل صحیح بوده است. گوش دادن فعال دارای ویژگی های زیر است:
– اختصاص زمان بیشتر به گوش دادن بجای صحبت کردن.
– عدم تکمیل جملات دیگران،
– عدم پاسخ به سؤال با یک سؤال دیگر
– آگاه بودن از سوگیری ها
– نپرداختن به تخیل یا عدم اشتغال ذهنی با مسائل دیگر.
– عدم سلطه جویی در مکالمه.
– تعیین پاسخ ها پس از اتمام صحبت های فرد مقابل
– دادن بازخورد.
– پرسیدن سوال های باز.
توصیه هایی برای کارآمدتر کردن ارتباط کلامی هنگام صحبت کردن
– مطمئن شوید که شنونده فرصت سؤال کردن با اظهار نظر کردن را دارد.
-خود را به جای شنونده قرار داده و احساساتش را درنظر بگیرید.
-منظورتان را واضح بیان کنید.
– به شنونده نگاه کنید.
– مطمئن شوید که حرفتان با تن صدا و زبان بدنی شما هماهنگی دارد.
– گاهی تن و آهنگ صدای خود را تغییر دهید.
– مبهم صحبت نکرده و با بیان زیادموضوع را پیچیده نکنید.
– از دیدن علايم آشفتگی در شنونده غفلت نکنید.
هنگام گوش دادن اگر لازم است سؤال کنید تا کاملا متوجه شوید که موضوع چیست و موضوعات را آن طوری که فهمیده اید خلاصه کنید مهم است که فقط گوش کنید و از قضاوت درباره آنچه که طرف مقابلتان می گوید پرهیز کنید .
مرکز مشاوره دیدار 02188893258
http://t.me/clinicdeedar
www.clinicdeedar.com